وسط این همه دستاورد و اقداماتِ چشمگیرِ نامرئی،مدام خبر می‌زنند که آب قطع است!یا جنجال می‌کنند که چرا دولت،توضیحی در این‌باره نمی‌دهد!
حالا چندتا منطقه و شهرستان هم آب نداشته باشد!یا کیفیت آبش شبیه گِل‌ولای باشد!به درک!چرا تحمل ندارید؟چرا نمی‌گذارید در توهم غرق باشیم؟چرا در صحنه‌ی نمایش اخلال ایجاد می‌کنید؟چرا صف را به‌هم می‌زنید؟چرا عیش‌مان را منغص می‌کنید؟
آن آقایی که آنجا نشسته!آره با تو ام!نشنوم این جمله‌ات را دیگر!باز تکرار کردی که «وسط این همه بدبختی اقتصادی،آب خانه‌مان قطع شده؟»چرا کولی‌بازی در می‌آوری و دولت را به حاشیه می‌بری؟چرا قربان‌صدقه‌ی سفر دولت به ونزوئلا نمی‌روی؟پس چرا آفتابه نمی‌خری؟ از پدران‌ت بپرس که چگونه در دورانی که لوله‌کشی نبود،طهارت می‌گرفتند!یعنی می‌خواهی بگویی تو بهتر از آنها نجس و پاکی می‌دانی؟
بروید آقا!اینجا نایستید!یک لشکر از برادران در پس‌کوچه‌های ونزوئلا عرق می‌ریزند و با زبان دنیا،دیپلماسی هنرمندانه به رخ جهانیان کشیده و به تماشای افول آمریکا و تغییر نظم‌جهانی نشسته‌اند،بعد شما اینجا از قطعی آب می‌گویی؟
اصلاً شما بیا اینجا پدرجان!نه شما نه!آن پیرمرد پشت سرت که هی ناله می‌کند!بیا اینجا!ببین پدر من!ما به این گنده‌گی تاثیرگذاری،اصلاً چرا باید وقت خود را صرف پاسخگویی برای قطع آب، آنهم به شما بکنیم؟ بینی و بین‌الله!شأن ما دیپلمات‌های زبان‌بلدِ دنیا، اجل بر وقت‌گذاشتن بر چنین امور بی‌ارزشی نیست؟مگر نه آنکه در استقبال بی‌نظیر مردم از رییس‌جمهور در آذربایجان، همه‌ی ملت تحسین کردند و تمجید!چرا آن‌وسط حتی یک‌نفر انتقادی نداشت و همه راضی بودند؟ ندیدی آن جوان را که ما را دید و به گریه افتاد؟چی؟آنها اتوبوسی از فلان دستگاه دولتی آمده بودند؟ خدا نگذرد از شما که انقدر بی‌مهرید.چهارتا خس‌وخاشاک، رودخانه‌ی زلال ملت را منکر می‌شوند.
آخر چقدر نازک‌نارنجی هستید!بس که در رفاهید.بس که آخر هفته‌ها جاده شمالید!مگر نه آنکه این سفرهای ملت،نشانه‌ی رفاه و رضایتِ ملی‌ست؟بروید ببینید در سوریه روزانه دو ساعت آب و برق دارند؛اما صدا از آفتابه‌ها در می‌آید، اما دهان سوری‌ها به اعتراض باز نمی‌شود! چقدر وقیحید!چقدر طلبکارید شما ذلیل‌مرده‌ها!
آخر مگر کورید؟نمی‌بینید دلار را از ۵۳ به ۴۷ رساندیم؟چرا تا دلار روبه‌بالاست،دهان‌تان باز است؛حالا که کاهشی شده،خفقان گرفتید؟
چی؟دوباره دلار برگشت سر جای‌ش؟اولاً تو قطعاً دلالی و منافعت در افزایش قیمت ارز است. ثانیاً!آخر شما چقدر جاهلید!والله که نمی‌فهمید!هنوز نمی‌دانید کاهش دلار،هنر و دستاورد ماست و افزایش آن،کارِ تلگرام است؟ اوضاع را نمی‌بینید؟یک دنیا در برابر ما می‌جنگد.به‌جای ایستادگی،مدام لُغُز می‌خوانید؟
آن آخر صف،چی هی برای خودشان داستان می‌بافند؟من باهوش‌تر از این حرف‌ها هستم و در لحظه،ده‌ها صدا را تحلیل می‌کنم.تعریف از خود نباشد!این‌را راننده‌ام می‌گوید! چیزهای دیگری هم می‌گوید که تکرارش،شائبه‌ی پاچه‌خواری تولید می‌کند.
داشت یادم می‌رفت.چه گفتی؟نشنیدم؟ نمایندگانی که در دولت قبل-کاملاً به‌حق-آبِ شرب آلوده‌ی سیستان‌وبلوچستان را به دغدغه‌ی کشور بدل کردند-و به نا حق-با این مطالبه‌ی ملت،شوی سیاسی کردند،الان کدام قبرستان‌اند؟خب به تو چه! لابد الان کارهای مهم‌تری هست!اصلاً وکیل‌الدولِگی مگر بد است؟ خب نمی‌توانند چشم بر این همه دستاورد ببندند.آنها یک «خخخیزش بزرگ برای نجات اقتصاد» هستند. برای همین تُوی یک لا قبا! بله! برای تو. حالا این شد جواب زحمتِ خیزش‌شان؟ کم «یارانه» به حلق‌تان ریخته‌ایم؟ حاشیه‌سازی نکنید که «کلاه‌مان تو هم می‌رود»
شاسی‌بُلند تقدیم نمایندگان کرده‌ایم؟بس کنید! انقدر چیپ و خاله‌زنک نباشید.از این دست اتفاقات زیاد است؛همه‌جا انجام می‌دهند.آدم باشید و فقط روی مسائل اصلی تمرکز کنید.اصلی‌ها هم همان فرع‌الفروعی‌ست که ما به‌عنوان «اصول» به شما می‌چپانیم.
شپش در جیب‌تان پُشتک می‌زند؟بفرمایید! بفرمایید بروید و کمتر خون به دلِ خادمین خود کنید.شما لااقل همان شپش را دارید،ما چه کنیم که از تماشای پشتک شپش هم محرومیم و فرزندان‌مان، مدام به تماشای نزاع خطرناکِ پلنگ و شیر در برج‌های سوزانِ دُبی مشغول‌اند!خدا شاهد است که یک لحظه‌اش را هم نمی‌توانید تحمل کنید.
وای از این همه گستاخی و وَلَدالچموشی! بفرمایید به زندگی نکبت‌تان برسید که وراجی مدام شما،مانعِ کسب است.خدا نگذرد از این همه بی‌چشم و رویی‌تان!خدا آن دنیا جواب‌تان را بدهد.
ان‌شالله به حق پنج‌تن،داغ ببینی که سفر را زهرشان کردی!هنوز کلی از پس‌کوچه‌های کاراکاس را ندیده بودند! بمیرید به حقِ نفس پربرکت استاد عباسی!
پ.ن: اما کاش به زور رسانه می‌شد، بر بی‌آبی، تشنگی و شکم گرسنه هم فائق شد
