دولت زیر بار راهکارهایی که باعث کاهش فشار به مردم و جامعه شود ، نمیرود و در نتیجه بودجه را با افزایش قابل توجه هزینههای مازاد تقدیم مجلس کرده است…
راهکار اصلی برای کاهش فشار به معیشت و قدرت خرید جامعه این است که دولت هزینههای مازاد خود را کاهش دهد یا حذف کند تا جلوی افزایش کسری بودجه را بگیرد.
اما نکته قابل توجه این است که هزینههای دولت در بودجه ۴۶ درصد و تقریبا به اندازه نرخ تورم بالا برده است اما حقوق و دستمزد کارکنان را تنها ۲۰ درصد بالا برده است…
به این ترتیب دولت نسبت به افزایش دستمزد کارکنان متناسب با نرخ تورم بیاعتنایی کرده است.
این بهانه خوبی نیست که رییس سازمان برنامهوبودجه با این ادعا که دولت تورم را کاهش میدهد میزان افزایش حقوق را در بودجه بسیار پایینتر از نرخ تورم در نظر گرفته است.
واقعیت این است مردم و جامعه هزینههای مازاد دولت (که تمایلی به کاهش آن وجود ندارد) را پرداخت میکنند این در حالی است که برخلاف وعده دولتیها مبنی بر کاهش تورم، سفره معیشتی آنان بسیار کوچک شده است…
واقعیت این است که هیچ نشانهای دال بر اینکه دولت بخواهد مشکل اصلی اقتصاد را که عدم فروش نفت و تحریمهاست ، دیده نمیشود که به دلیل اصلی افزایش فشار بر معیشت خانوار تبدیل شده است.
دولت به طور شفاف اعلام نمیکند که آیا قرار است تا ابد در شرایط تحریمی قرار داشته باشیم یا قرار است سازوکاری برای رفع تنشهای سیاسی اندیشیده شود؟
اگر تحریمها باقی بماند دولت باید به مردم و جامعه بگوید که فشارهای معیشتی ادامه خواهد داشت.
هرچند حجم فشارهای معیشتی آنقدر زیاد است که معلوم نیست مردم زیر بار فشارهای بیشتر خواهند رفت یا خیر…
در هر صورت یکی از راهحلهای کوتاهمدت برای عبور از شرایط سخت کنونی این است که مردم و جامعه نیز بپذیرند که برای مدتی فشارهای معیشتی را تحمل کنند…
به باور من ، راهکار میانمدت و بلندمدت برای پر کردن شکاف تورم و مزد نیز این است که دولت به سمت کاهش هزینهها برود تا دچار کسری بودجه نشود، در غیر این صورت و طبق گفته رییس سازمان برنامهوبودجه، هزینه کسری بودجه با افزایش نقدینگی از جیب مردم جبران خواهد شد.
در مجموع باید گفت که دولت با این شیوه بودجهنویسی در حقیقت هزینههای بیکفایتی، بیتدبیری و بهرهوری پایین خود را از جیب مردم برداشت میکند که به معنای کوچک شدن سفره معیشتی آنهاست…