در طول تاریخ، همیشه هستند حکومتهایی که آزادی و یا حقوق مشروع شهروندانشان را نادیده گرفته و یا تضییع کردهاند و اکثرا در مقابل این حاکمان مستبد، افرادی نیز وجود دارند که ظلم را بر نمیتابند و در راه احقاق حقوق مردم، برمیخیزند. این افرادند که در تاریخ از آنها به نیکی یاد شده و شاید تاریخ مرگ جسمشان مشخص باشد، اما هیچ مرگی برای فراموشی یادشان وجود ندارد!
یکی از بزرگترین تبعیضهای تاریخ، مربوط به «آپارتاید آفریقای جنوبی» است؛ جایی که سفید پوستان اقلیت، برای سیاه پوستان بومی کشور آفریقای جنوبی محدودیتهای عجیبی وضع میکردند؛ گرچه این روزهای تبعیضهای نژادی، جنسیتی، قومی و از همه مهمتر رنگی برچیده شده اند، اما جهان این تغییرات را به بزرگمردانی مدیون است که زندگی خود را در جهت حل این تبعیضها صرف کرده اند. در راه مبارزه با آپارتاید، قهرمان اصلی، «نلسون ماندلا» است؛ شخصیتی مبارز که در تلاش بود حتی با مبارزه مسلحانه، جلوی ظلم بایستد و «برابری» را چیره کند؛ اما بودند افرادی که در کنار او و با عقایدی متفاوت، در راستای هدف مشترک تلاش میکردند.
«دزموند مپیلو توتو» اصلاحگر مدافع سفت و سخت قانون برابری بود که گرچه در هدف با نلسون ماندلا اشتراک داشت اما «وسیله» رسیدن به هدف نیز برایش اهمیت داشت! وی در سخنرانی تاریخی در جمع معترضین گفت: یقینا خواسته ما مشروع و انسانی است؛ پس بیاییم که با وسیله اشتباه آن را ضایع نکنیم! اسقف توتو وقتی دید که مخالفت با آپارتاید به مرحله خشونت و مسلحانه رسیده، به کلیسا برگشت و برخلاف ماندلا، هیچگاه حاضر نشد با خشونت به اهدافش برسد. همین خصوصیت خاص اسقف اعظم توتو باعث شد او در سال ۱۹۸۴ برنده جایزه صلح نوبل شود؛ ۹ سال زودتر از نلسون ماندلا!
البته ماندلا و توتو اعتقادات مشترکی نیز داشتند؛ مخالفان اصلی آپارتاید، استیو بایکو؛ نلسون ماندلا و توتو بودند. استیو بایکو به حکومت سیاهان اعتقاد داشت، در حالی که ماندلا و توتو به حقوقی مساوی برای تمامی اهالی آفریقای جنوبی معتقد بودند.
توتو به اصلاحطلبی نرم معتقد بود که با گفتگو و یا تظاهرات مصالمتآمیز تعریف میشد و اعتقاد او در کنار دیگر مبارزان، سرانجام موجب پیروزی جنبش مبارزه با آپارتاید شد. این سیاست اعتقادی و عملی دزموند، موجب شد او مورد احترام تمامی کشورها باشد، تا جایی که از حضور او در سازمان ریش سفیدان برای برقراری صلح و آرامش در جهان استفاده میشد.
توتو پس از پیروزی نیز با سیاست برخورد سخت با بانیان آپارتاید و شکنجه گران سیاهپوستان مخالف بود و «کمیته حقیقت و سازش» را مدیریت میکرد، جایی که هدف اصلیش، افشای جنایاتی بود که سالیان سال برعلیه سیاه پوستان انجام شده بود اما قانون جالبی را برای ناقضان حقوق بشر در نظر گرفته بود: تمامی کسانی که در دوران آپارتاید مرتکب نقض حقوق بشر شدهاند، اگر به خطاهای خود اعتراف کنند مورد بخشش قرار خواهند گرفت!
توتو در دوران پساآپارتاید نیز در مقابل ظلم روسای جمهور افریقای جنوبی سکوت نکرد و چندین بار اقدامات آنها را محکوم کرد و در اتفاقات دیگر کشورها نیز حضوری فعال داشت و همواره رهبران کشور هارا به پذیرش منتقدین و تلاش در جهت احقاق حقوق مردم دعوت میکرد. از او بیش از ۳۰ تالیف بجا مانده که معروفترین آن؛ شادمانی استوار در دنیایی ناپایدار است که مضمون اصلیش، خود باوری و خود یاری و حاوی گفتگوی توتو با «دالایی لامای چهاردهم» برنده جایزه صلح نوبل و یکی از با نفوذترین چهرهها بین بوداییان است.
درسی که روحانی مسیحی دزموند مپیلو توتو در تاریخ بجا گذاشت، میتواند سالیان سال نقشه راه انتقادها و اعتراضات مشروع مردم در مقابل حاکمین باشد. رویکرد توتو یک اصلاحگرایی در آمیخته با صبر و آرامش بود، او معتقدترین فرد به جمله کتاب مقدس مسیحیان بود که دین بدون عمل کارایی ندارد و تلاش میکرد حقوق مشروع شهروندان را ابتدا در کشورش و سپس در جهان زنده کند. توتو نزدیکترین فرد به شهروندان کشورش بود و این مهم را میتوان از گریههایش همراه با سمتدیدگان کشور در دادگاه و یا به خطر انداختن جانش برایعدم سرکوب مسلحانه اعتراضات توسط حاکمیت مستبد، دریافت. بدون شک نام توتو در تاریخ با مبارزه آرام و غیر مسلحانه گره خورده و تا پایان مورد احترام خواهد بود؛ روحش در آرامش و یادش جاودان باد!
مبارزی که وسیله را فدای هدف نکرد | پارسا علوی
- نویسنده : پارسا علوی
- منبع : مجله نیم روز
- 437 بازدید