ارجاع نتانیاهو در سخنرانی اخیر خود به اسطوره قوم «عمالیق» (ساموئل ۱۵:۳) در کتاب مقدس، برای درک استراتژی سیاسی و نظامی رژیم اسرائیل و راهکارهای مقابله با آن، حائز اهمیت است.
«حال برو و مردم عمالیق را قتل عام کن. بر آنها رحم نکن، بلکه زن و مرد و طفل شیرخواره، گاو و گوسفند، شتر و الاغ، همه را نابود کن» (ساموئل ۱۵:۳)
اهدف سیاسی:
پس از عملیات نسلکشی، پاکسازی قومی، قطع آب و برق و غذا و سوخت بر روی ۲.۵ میلیون انسان، بمباران مناطق مسکونی و بیمارستانها و اردوگاههای پناهندگی و کشتار بیسابقه کودکان در غزه، نتانیاهو به خوبی میداند که او و دولت افراطیاش – علیرغم نفوذ قوی اسرائیل در نهادهای بینالمللی – دیگر جایگاهی در ساختار روابط بینالملل ندارند و هیچ تفسیری از قوانین بینالملل و هیچ کمپین گسترده رسانهای و هیچ میزان لابیگری سیاسی، قادر نیست این میزان از نقض فاحش قوانین جنگ را چیزی جز مصداق بارز «جنایات جنگی» بخواند.
پس نتانیاهو راهی ندارد جز اینکه بکوشد تا یک «تغییر پارادایم» اساسی در گفتمان و ساختار روابط بینالملل ایجاد کند که بنیاد آن نه حقوق بینالملل و کنوانسیونها و منشور حقوق بشر که تفاسیر تحت اللفظی و افراطی از متون کتب مقدس است.
همچنین نتانیاهو برای کشاندن پای همپیمان اصلی خود – آمریکا – به جنگ و حفظ حمایت کشورهای اروپایی، نیاز شدیدی به «مدیریت بحران» در روند تصاعدی از دست دادن افکار عمومی این کشورها، دارد. از این رو، نتانیاهو میکوشد تا با استناد به مشترکات مذهبی میان یهودیان و مسیحیان، حمایت جامعه مسیحی آمریکا را جلب کند و برای سیاستمداران و کشیشان و رسانههای مسیحی، خوراک تبلیغاتی و توجیه مذهبی برای عملکرد خود فراهم سازد.
از نظر نظامی نیز اسرائیل در بدترین مخمصه تاریخ خود قرار گرفته. تفاسیر تحت اللفظی خاخامها و کشیشان از آیه ساموئل ۱۵:۳ و تشبیهسازی آن با شرایط موجود، میتواند او را از قید بندهای حقوقی و اخلاقی در استفاده از هرگونه روش غیرمتعارف جنگی (از جمله بکار گیری سلاحهای کشتارجمعی) رها کند.
از جمله این تفاسیر:
– عمالیق یک قوم «عشایری» هستند که سرزمینی از خود ندارد.
– خداوند با اینکه میتوانست قوم عمالیق را مانند قوم لوط یا سایر اقوامی که مورد غضبش قرار گرفتند یکجا نابود کند، به آنها ۴۰۰ سال فرصت داد تا دست از دشمنی با قوم اسرائیل بردارند و پس از آن، عذاب خود را (بر خلاف سنت رایج الهی) از طریق فرمان حمله نظامی و با دستور قتل عام، به خود یهودیان واگذار نمود.
– کشتار کودکان بر خلاف عدل و رحمت الهی نیست، چرا که اگر خداوند قوم عمالیق را پس از همان اولین هجومشان به یهودیان یکجا نابود کرده بود، دیگر ۴۰۰ سال بعد «نوزادی» از آنها متولد نمیشد که حال کشتار آنها را برخلاف عدل الهی یا اخلاقی بخوانیم.
– عمالیق قومی «شیطانی» بودند که یکی از مناسک آنها «قربانی کردن» انسانها و به ویژه کودکان بود. پس حتی اگر یهودیان از کشتار کودکان آنها پرهیز میکردند، خود آنها دست به کشتار آنها میزدند – استدلالی که شباهت زیادی به اتهام امروز اسرائیل به فلسطینیان مبنی بر استفاده از کودکانشان به عنوان «سپر انسانی» دارد.
– عمالیق به دلیل قرنها پیروی از مناسک شیطانی، به قومی تبدیل شده بودند که «ذاتاً» شر و غیرقابل اصلاح است و حتی نوزادان و چهارپایان آنها نیز از این «خباثت ذاتی» برخوردار بودند و راهی جز نابودی کامل آنها وجود نداشت، که البته این نیز با کمپین گستره «انسانیتزدایی» از فلسطینیان و اظهارات مشابه مقامات اسرائیلی شباهت دارد.
نتانیاهو در سال ۲۰۱۰ حکومت ایران را نیز «عمالیق جدید» خوانده بود و در آخرین مجمع عمومی سازمان ملل نیز تلویحا ایران را به حمله اتمی تهدید کرد.
از مجموعه این تفاسیر میتوان نتیجه گرفت که دولت نتانیاهو در جنگ اخیر، قصد دارد که با تغییر پارادایم در روابط بینالملل، جلب حمایت آمریکا از طریق اقناع قشر مذهبی این کشور، و باز کردن دست خود در نقض قوانین جنگ و استفاده از سلاحهای کشتارجمعی، اسرائیل را از بزرگترین بحران تاریخ معاصر خود خارج کند.
و طبیعتاً در چینن شرایطی از مهمترین نقشهای ایران و کشورهای منطقه خنثیسازی این روند از طریق پافشاری بر حقوق بینالملل، تلاش برای ایجاد اجماع جهانی و منطقهای علیه اسرائیل با محوریت قوانین بینالمللی و حقوق بشر و کرامت انسانی است.
همچنین علمای مسلمان و به ویژه مرجعیت شیعه، میتوانند با برگزاری گفتوگو میان ادیان (از جمله یهودیان ضد صهیونیسم) از غلبه تفاسیر جنگطلبانه اسرائیلیها از متون دینی ممانعت کنند.
جنگی که اسرائیل علیه انسانیت به راه انداخته، یک جنگ چندوجهی و هیبریدی است، که مقابله با آن نیز به طرحی جامع و کلینگر نیاز دارد.