علی مرادی : اصلاح طلبان و تصمیم استراتژیک
✍️علی مرادی
شدت تغییرات و تحولات در دنیای امروزی به واسطه رشد شگفت آور تکنولوژیهای مدرن و نوآوری های روز افزون بسیار پرشتاب و حیرت آور و حتی غیر قابل باور شده است.
هر شخص، سازمان و تشکیلات و حتی کشوری مسیر تحولات و روندهای جهانی را تشخیص ندهد،جایگاهش را از دست خواهند داد و حتی ورشکست و نابود خواهند شد، همانطوریکه این بلای ورشکستگی و نابودی بر پیشینیان آنها وارد شد.
فورچون جهانی ۵۰۰ (به انگلیسی: Fortune Global 500) فهرستی از ۵۰۰ شرکت بینالمللی فعال در صنایع مختلف میباشد، که به صورت سالیانه توسط مجله فرچون رتبهبندی و منتشر میشود.
از سال ۱۹۹۵ تعداد زیادی از شرکتها که در رتبهبندی فورچن ۵۰۰ بودهاند و اکنون ورشکسته و نابود شده اند و اثری از آنها در این لیست وجود ندارد.
دنیای سیاست و حکمرانی سیاسی هم بیشباهت به حکمرانی شرکتی و کسب و کار و تجارت نیست و لذا احزاب و تشکیلات ، انجمنهای مدنی و حتی کشورها، که خود را با شرایط محیطی و تغییرات و تحولات و روندهای شتاب ناک دنیای مدرن هماهنگ و روز آمد نکنند، نابود خواهند شد.
در دنیای کهن تمدنهای بودند که مدتهای زیادی وجود داشتند و زمانی در اوج شایستگی بودند، ولی بعلت عدم درک تغییرات، پس از قرنها شکوه و جلال، زوال پیدا کردند و نابود شدند.
امروزه این چرخه تغییر و تحول سرعت بیشتری پیدا کرده و علاوه بر شرکت ها ، تشکیلات سیاسی و احزاب و حتی کشورها هم به سرعت جایگاه اقتصادی و سیاسی خود را به رقبای تازه وارد که شایستگی و مزیت رقابتی بهتری دارند ، واگذار می کنند.
فعالیت احزاب سیاسی بیشباهت در دنیای کسب و کار و تجارت و حکمرانی شرکتی نیست، بطوریکه احزاب سیاسی هم اگر تغییرات و تحولات جامعه را درک نکنند و یا در قبال آن تصمیم گیری بهنگام و واکنش مناسب نسان ندهند، و خود را با خواست اکثریت جامعه تطبیق ندهند، آنها مستثنا از قوانین دنیا نخواهند بود و نابودی و ورشکستگی شان حتمی خواهد بود.
شرایطی که اکنون در اردوگاه احزاب اصلاح طلب وجود دارد، بحران واقعی و اجتناب ناپذیر است.
بعلت شرایط پیچیده کشور و فضای دوقطبی و شکاف ژرف بین حاکمیت و مردم و بخصوص اندیشمندان و نخبگان با حاکمیت، تهدیدات برای این جریان سنگین، خطرناک و فرصت ها همچون ابر بهاری بسرعت در حال گذر هستند که در صورت واکنش نادرست بقا و آینده این جریان ،در این شرایط دشوار و پر مخاطره و در معرض فنا و نابودی قرارخواهد گرفت.
در شرایط بحرانی ، تصمیم گیری از حساسیت و اهیمت ممتازی برخوردار می شود، اکنون اصلاح طلبان به تصمیم گیری استراتژیک نیار دارند.
احزاب اصلاح طلب از حاکمیت رانده شده اند و در نزد آن جایگاهی ندارند. ولی عده ای از احزاب اصلاح طلب هنوز امید واهی دارند و مانند غریقی به وعده های دروغین و حیله و نیرنگ و گاها تهدید جناح مقابل امیدوارند و به هر خس و خاشاکی چنگ می زنند تا شاید خود را نجات دهند و بطور کامل از حاکمیت حدف نشوند.
ولی سرنوشتی مشابه پریگوژین در انتطار آنهاست. حاکمیت با زبان بی زبانی میگوید که: تا مرا دم و تو را پسر یاد هست دوستی من و تو بر باد هست.
از طرفی اکثریت مردم هستند که دیگر به حاکمیت اعتمادی ندارند. بعبارتی از حاکمیت طلاق عاطفی گرفته اند.
اصلاح طلبان فقط یک انتخاب دارند، ملحق شدن به مردم، همانطوریکه احزاب پیشرو زمزمه می کنند.
با توجه به شرایط پیجیده و ناکارآمد سیاسی کشور مردم هم از حاکمیت بریده اند و شکافی ژرف بیم مردم و حاکمین ایجاد شده است.و احزاب اصلاح طلب در برزخ و حیرت بسر می برند و قدرت تصمیم گیری از آنان سلب شده است. و دچار تصمیم حمار شده اند.و در وادی، این سو کشان با سرخوشان آنسو کشان با ناخوشان بسر میبرند.
آنها در شکاف بین ملت و حاکمیت، یک دل به دولت و یک دل به ملت دارند و نمی توانند ، دل خود را یک دله کنند. لذا هم از مردم و هم از حاکمیت گله دارند. آنها در بین دو مسیر مخالف دو لبه قیچی حاکمیت و مردم گرفتار شده اند و اگر اندکی دیر بجنبند و تصمیم درست اتخاد نکنند، از هر دو طرف قیچی خواهند شد و نابودی شان حتمی خواهد بود.
مخلص کلام اینکه، امروز روز تصمیم گیری استراتژیک اصلاح طلبان است آنها دو انتخاب دارند یا سمت مردم را بگیرند و پایگاه مردمی خود را حفط و تقویت کنند و خود را برای آینده بازسازی کنند یا سمت حاکمیت را بگیرند، ( قبلا از طرف حاکمیت حدف شده اند.) و برای همیشه از طرف مردم هم از صحنه سیاسی کشور حدف شوند.