• امروز : یکشنبه, ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
  • برابر با : Sunday - 11 May - 2025
::: 3422 ::: 0
0

: آخرین مطالب

شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد فرزند خلیج فارس | محمدجواد حق‌شناس در باب پاسداشت زبان فارسی در میان سیاست‌مداران | محمدجواد حق‌شناس در فضای منافع ملی پیامی که باید از ایران مخابره شود | محمدجواد حق شناس عواقب اقتصادی تسخیر دولت | الیزابت دیوید بارت (ترجمه: رضا جلالی) جنگ یا گفتگو | باقر شاملو* نوروز و تجلی آن در فرهنگ پاکستان | ندا مهیار جشن آتش‌افروزان | مرتضی رحیم‌نواز دوگانگی در مواجهه با مصاحبه رفیق‌دوست | احسان هوشمند حرف‌های بی‌پایه درباره مسائل حساس قومی ـ زبانی را متوقف کنید شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد تلاش تندروها و بی‌ثباتی بازارها نگاهی دوباره به مشکلات روابط آمریکا با چین | جود بلانشت و ریان هاس (ترجمه: رضا جلالی) اهمیت راهبردی گردشگری دریایی در توسعه پایدار | محمدجواد حق‌شناس ایران در محاصره کوریدورهای ترکیه | علی مفتح* شخصی‌سازی حکمرانی یا ناحکمرانی | محمدحسین زارعی* پوتین و ترجیح اوکراین بر سوریه | الکساندر با نوف (ترجمه: رضا جلالی) شماره ۷۱ و ۷۲ | ۳۰ دی ۱۴۰۳ زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد تصمیمی شجاعانه ققنوس در آتش | مرتضی رحیم‌نواز شمایل یک اسطوره | مرتضی رحیم‌نواز بچه خانی آباد | ندا مهیار کالبد مدنی تهران | بهروز مرباغی* فضاهای عمومی و تعاملات اجتماعی رو بستر تاریخ | اسکندر مختاری طالقانی از تهران چه می‌خواهیم؟ | ترانه یلدا * داستان تولد یک برنامه | حمید عزیزیان شریف آباد* تاملی بر نقش سترگ سیدجعفر حمیدی در اعتلای فرهنگ ایران شبی برای «شناسنامه استان بوشهر» انجمن‌های مردمی خطرناک نیستند به آنها برچسب نزنیم فشار حداکثری فقط موجب تقویت مادورو خواهد شد | فرانسیسکو رودریگرز ناکارآمد‌ترین شورا | فتح الله اُمی نجات ایران | فتح‌ الله امّی چرا یادمان ۱۶ آذر، هویت بخش جنبشِ دانشجویی است؟ در ۱۶ آذر، هدف ضربه به استقلال و کنش‎گری دانشگاه بود یادی از۱۶ آذر | فتح‌ الله امّی وقایع ‎نگاری یک اعتراض | مرتضی رحیم ‎نواز روز دانشجو فرصتی برای تیمار زخم‌ها | محمدجواد حق‌شناس سیاست‌ورزی صلح‌آمیز ایرانی از منظر کنش‌گری مرزی | مقصود فراستخواه* دهه هشتادی‌ها و صلح با طبیعت | علی‌اصغر سیدآبادی* دلایل دوری از سیاست دوستی در جریان‌های سیاسی امروز با رویکرد شناختی | عباسعلی رهبر* شماره ۶۹ و ۷۰ | ۳۰ آبان ۱۴۰۳ دیپلماسی، تخصص دیپلمات‌هاست راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی) «پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیل‌آبادی* مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی* صلح اجتماعی و سیاست انتظامی | بهرام بیات* عصرانه‌ای با طعم شعر

8

عباس عبدی : تجسم خیرخواهی

  • کد خبر : 14250
  • 15 شهریور 1402 - 1:36
عباس عبدی : تجسم خیرخواهی
او‌ خانوادگی چنین بود و همه مردان خانواده‌اش یا در جنگ شهید شدند یا بعضاً همزمان در جبهه بودند. او انقلابی بود ولی به قول سردار علایی «انقلابی معیار» بود و جز خیرخواهی و محبت به دیگران در وجودش و رفتارش نمی‌دیدید. 

سردار سیدعلی صنیع‌خانی در یک عمل جراحی نه چندان سخت دچار عوارض بیمارستانی شد و در روز چهارشنبه هشتم شهریور چشم‌انتظاران به بهبودی خود را تنها گذاشت تا دیگر منتظر صدای گرم و صمیمی او نباشند.

حدود نیم قرن است که آقای صنیع‌خانی را می‌شناسم. او ۷ سال بزرگتر از من بود، شاید یکی از اولین جوانان نازی‌آباد بود که وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. انسانی نیک‌خواه، خیراندیش و آرام و بسیار مهربان بود که خود را وقف خدمت به مردم و جامعه کرده بود.

او‌ خانوادگی چنین بود و همه مردان خانواده‌اش یا در جنگ شهید شدند یا بعضاً همزمان در جبهه بودند. او انقلابی بود ولی به قول سردار علایی «انقلابی معیار» بود و جز خیرخواهی و محبت به دیگران در وجودش و رفتارش نمی‌دیدید.

ما عادت داریم برای کسی که فوت کرده از محاسن او می‌نویسیم، ولی انصاف باید داشت که در باره سجایای سیدعلی صنیع‌خانی هر چه بنویسیم، باز هم جا دارد. او علی‌رغم آنکه برادرانش شهید شدند و خودش نیز ترکش خورده بود و از حضور در جبهه و جنگ کم و کسری نداشت و می‌توانست چون دیگر مدعیان و حتی بدون تظاهر، پله‌های دیگری را طی کند، ولی نردبان خود را در کوچه مردم گذاشته بود و همچنان تا پایان عمر در پله اول این نردبان ماند و خانه‌ کوچکش نیز در جنوب نازی‌آباد بود.

مهم‌ترین ویژگی‌های سیدعلی در دو چیز بود. اخلاق و مدارایش در کنار تعهدش به حق و مخالفت با بی‌عدالتی و ظلم. در هر دو ثابت‌قدم بود. به نظر من تعهدش به حق نیز متأثر از منش اخلاقی او بود.

هنگامی که دید یک جریان سیاسی برخلاف ارزش‌ها و شعارهای اسلامی و انسانی رفتار می‌کند و پا روی حق و حقیقت گذاشته است، لحظه‌ای در متمایز کردن خود از آن درنگ نکرد، گر چه این را نیز با متانت و رفتار حسنه انجام داد. کافی است گفتگوی ۶ سال پیش او را با سایت شفقنا مرور کنید تا رویکرد سیاسی‌اش را نسبت به چرایی دچار شدن به این وضع اسفناک بدانیم.

وی پس از بازنشستگی توان خود را صرف بهبودی وضع منطقه‌ای کرد که تحصیل و زندگی‌اش را تماماً در آنجا گذرانده بود. سیدعلی با تشکیل موسسه همیاران نازی‌آباد کوشش کرد که همکاری همه نیروهای قدیم و جدید این منطقه را جلب کند تا به بهبود آن همت گمارند. او محور همه این فعالیت‌ها بود. افراد هر نوع گرایشی را برای این مشارکت دعوت می‌کرد. زندگی خود را وقف خدمت به هم‌نوعش کرده بود.

او تجسم امروزی عارف بزرگ ابوالحسن خرقانی بود که بر سر در خانقاه خود نوشته بود: «هر کس که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آنکس که به درگاه باری تعالی به جان ارزد. البته برخوان بوالحسن به نان ارزد.»

سیدعلی نادره روزگار بود. اخلاق و فتوت او زبانزد بود. انقلاب و اسلام برای او نان نبود که مسئولیت بود و گمان می‌کرد هر چه خدمت کند، هنوز کم است. در یکی از آخرین جلسات موسسه برای انجام طرحی جهت رفاه حال سالمندان محله هنگامی که مسأله مالی طرح می‌شود به عنوان اولین کمک چند میلیارد سهم‌الارث مادری خود را روی میز می‌گذارد، برای سالمندانی که در این محله نیازمند انواع کمک‌های روحی و روانی و جسمی و مادی هستند.

علی‌رغم آنکه وضع جسمی او ناشی از عوارض جنگ چندان مناسب نبود ولی تمام‌وقت در خدمت هم‌نوعان خود بویژه جوانان بود، برنامه اشتغال آفرینی موسسه که با همت او اجرا شد نمونه خوب این مسئولیت پذیری است. حیف که نظام اداری ایران بسیار غیر منعطف و سیاست‌زده است، و الا او و امثال او در این محله و دیگر مناطق شهری و روستایی کشور حاضرند با کمال میل به خدمت مردم خود در آیند.

برای درک عملکرد این ساختار کافی است که بگویم یکی از طرح‌های آقای صنیع‌خانی در موسسه همیاران نازی‌آباد، انجام آموزش ضمن خدمت برای معلمان کلاس اول بود تا با کیفیت بالاتری فرزندان مردم را آموزش دهند. این طرح با هزینه قابل توجه موسسه انجام می‌شود، بدون این که نامی از موسسه بیاورند. برای انجام دوره جدید از تکرارش استقبال می‌کنند مشروط بر این که مرحوم صنیع‌خانی در اداره آموزش و پرورش منطقه دیده نشود!! این وضعیت امروز جامعه ماست افرادی با چنان سوابق درخشان و چنین خدمتکاری بی‌ریا باید مطرود، و مشتی رانت خوار و البته بدون تعهد و بدون تخصص مقرب باشند.

مهندس سیدعلی صنیع‌خانی روح یک محله زنده و پویا بود، که خدمت به هم‌محله‌ای‌ها او را از خدمت به میهن و شهرش دور نکرده بود. او با صعه صدر خود و منش اخلاقی و صادقانه خود رفت، ولی زود رفت. شاید می‌شد احتیاط بیش‌تری کرد تا چنین نشود. ولی همین رفتن نیز محصول رفتار مردمی او بود که علاقه‌ای به تمایز در بهره‌مندی از خدمات ویژه درمانی نداشت.

تشییع جنازه دیروز او واجد نکته مهمی بود که شاید در فرصتی به آن بپردازم. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=14250
  • نویسنده : عباس عبدی
  • 299 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.