پس از سفر ناموفق و بی دستاورد تابستان ۲۰۲۲ بایدن به عربستان و عدم موافقت بن سلمان برای افزایش عرضه نفت و نفوذ بیشتر چین در خاورمیانه، از آوریل ۲۰۲۳ شاهد ترافیک رفت و آمد مقامات آمریکایی به عربستان هستیم.
بایدن با شناخت از توان و قدرت متحد استراتژیک خود در همراه ساختن سایر کشورهای عربی در مهار ایران تلاش می کند؛ همانطور که چین رقیب آمریکا نیز ضمن اهداف متفاوت، منافع یکسانی در منطقه ای بی تنش خواهد داشت.
گرچه بهبود اقتصاد و تورم داخلی آمریکا،و رشد اقتصادی ۲/۴ درصد در سه ماه اول ۲۰۲۳ میتواند برگ برنده ای برای جذب آراء انتخاباتی بیشتر برای بایدن باشد.
اما در توافقات بین المللی چندان توفیقی نداشته است.
پس از ویلیام برنز رییس سازمان اطلاعات آمریکا، مشاور امنیت ملی آمریکا جک سولیوان که مرد دوم و کلیدی در تصمیم سازی کنونی آمریکا می باشد، و ماه پیش بلینکن و وزیر امورخارجه و اکنون برای بار دوم سولیوان به عربستان سفر کرده است.
نوبسنده قبلا در یادداشتی به تلاش آمریکا و چین در جهت عادی سازی روابط اسراییل و عربستان و حل مسأله فلسطین در جهت منافع خود، اشاره کرده بود؛ اینجا و اینجا.
هر یک از چهارکشور در برقراری مناسبات و عادی سازی روابط بین دو کشور اسراییل و عربستان ذی نفع هستند.
بایدن پس از ناامیدی از توافق با ایران و به بن بست رسیدن برجام،با ترمیم رابطه با عربستان و زمینه سازی برای عادی سازی روابط اسراییل و عربستان برگ برنده ای در انتخابات آتی بدست آورده و از نفوذ چین در روابط با عربستان خواهد کاست و اگر آمریکا سه شرط قبلی عربستان، پشتیبانی از هسته ای شدن این کشور، بستن معاهده امنیتی گسترده مانند ناتو و قراردادهای تسلیحاتی پیشرفته با عربستان را پذیرفته و امضاء کند، عربستان به خواسته های خود خواهد رسید و در مقابل، بحران در یمن پایان خواهد یافت.
از طرفی ایجاد منطقه ای بی تنش برای منافع انرژیک چین نیز حائز اهمیت خواهد بود و به موازات آمریکا، با دعوت از محمود عباس و نتانیاهو به چین، این کشور نقش میانجی و فعالی در روابط عربستان با اسراییل را فراهم نموده است.
چنانچه سفیر چین در اسراییل در دیدار با نتانیاهو، چند کتاب به قلم شی جینگ پینگ،را به او اهداء نمود.
پس از اینکه بایدن به درخواست نتانیاهو برای دیدار با او به دلیل اصلاحات قضایی نتانیاهو و طرح های افراطی او در گسترش شهرک سازی، که واکنش اتحادیه اروپا را هم در پی داشت، پاسخی نداد، خواستار سفر به چین شد.
او نیز مانند عربستان تعامل با رقیب آمریکا و روابط متوازن را در جهت منافع خود و امتیازگیری و چانه زنی بیشتر تشخیص داده است.نتانیاهو و دولت تندروی او که سالها بدنبال عادی سازی مناسبات با کشورهای عربی و خصوصا عربستان است، با طرح اصلاحات قضایی و تصویب آن در مجلس، و با توجه به عدم رضایت امریکا و اروپا از این طرح و گسترش شهرک سازی و شرط دو کشوری عربستان که چین نیز در دیدار با محمود عباس به آن اشاره کرد و پشتیبانی آمریکا از این طرح، با سد و بن بستی خود ساخته در عادی سازی برای هموار شدن احتمالی مناسبات عربستان و اسراییل روبرو خواهد بود .
احتمال اینکه قسمتی از اصلاحات قضایی را در جهت اقناع مخالفان داخلی حذف و سپس گفتگوی با فلسطین و پذیرش طرح دو کشوری که عربستان عادی سازی را منوط به این شرط کرده است را اجرا سازد.اما از طرفی با پافشاری بر این طرح علیرغم اعتراضات، احتمال اینکه به عنوان اهرم فشار و چانه زنی از آن برای گرفتن امتیاز داخلی و گفتگوی احتمالی و آتی با فلسطین در مورد اراضی کرانه باختری استفاده کند .
اگر بایدن پرونده حقوق بشری بن سلمان و مساله خاشچقی را برای کسب منافع اقتصادی و تجارت تسلیحاتی و امنیت ملی خویش از خاطر برده است، چه بسا اصلاحات قضایی نتانیاهو هم چندان مساله ساز نباشد!.
البته رویدادهای داخلی اسراییل و اعتراضات دامنه دار میتواند تعیین کننده باشد. و در این صورت احتمال سقوط کابینه و روی کار آمدن دولتی میانه رو در اسراییل هم میتواند به هدف بایدن کمک بیشتری کند.
بایدن تا قبل از کارزارهای انتخاباتی در پی اعلام این عادی سازی است و طرفین این عادی سازی اسراییل و عربستان در جهت امتیازگیری بیشتر و تامین منافع خود هستند.
امریکا تفاهم و حفظ وضع موجود و کنترل تنش را با توجه به عدم اقبال کنگره آمریکا و مخالفت افراطیون در ایران، به توافق با ایران فرصت سوز ترجیح داده و در صدد زمینه سازی برای عادی سازی تاریخی عربستان «منافع محور» و اسراییل فرصت طلب خواهد بود.