شاید گمان کنید کره شمالی که توانست حکومتی ایزوله ودیکتاتوری را سامان دهد ودهه ها بماند پس حکومت فعلی ایران هم می تواند اما مسئله به این سادگی نیست.
کره شمالی با چین و روسیه همسایه است وهر دو در زمان بنیان نهادن دیکتاتوری خانواده کیم و مواجهه این کشور با نظام سرمایه داری پشتیبان وکمک کار کره شمالی بودند در نتیجه در دوره حکومت کیم ایل سونگ،رشد اقتصادی خوبی را در این کشور سرشار از منابع طبیعی شاهدیم.
دقیقا پس از فروپاشی شوروی که حامی اول کره شمالی به تاریخ پیوست با توجه به انزوای این کشور و تحریمها و بودجه سرسام آور نظامی،دوران فقر وفلاکت این کشور شروع میشود.
ایران در دوره فعلی گمان می کرد چین این دومین اقتصاد دنیا می تواند نقشی که شوروی برای کره شمالی بازی کرد را برایش بازی کند اما این محاسبه کاملا غلط بود زیرا دیگر نه زمانه زمانه گفتمانهای ایدئولوژیک چپ مارکسیستی هست نه ایران مواضعی در راستای منافع بلند مدت چین در منطقه دارد و نه اصلا چین مواضع داخلی وخارجی ایران را می فهمد، بعلاوه چین نمی خواهد سپر بلای ایران در مقابل امریکا ومتحدانش باشد.
ایران اگر بخواهد حکومتی ایزوله با قطع ارتباط با دنیای اطراف داشته باشد شبیه ده ساله اخر حکومت صدام میشود نه کره شمالی.
تفاوت مهم حاکمیت ما وکره شمالی که منجر به بقاء انها فعلا شده درونگرا بودن ان حکومت است.
ما با توجه رفتاری که خارج مرزها داشتیم با توجه به آرمانهایی مثل نابودی اسرائیل و له کردن امریکا و…به مراتب معارضین بیشتری نسبت به کره شمالی در خارج مرزها داریم.
کره، بود ونبودش چندان برای دیگران فرق نمی کند یک کشور منزوی است برای خودش اما حاکمیت ایران، بعکس، از نبودنش اسرائیل نفس راحتی می کشد عربستان احتمالا می گوید الحمدلله و امریکا به همه نشان می دهد فرجام حرفهای گنده زدن چیست.
والبته کشورهای دیگری نظیر امارات و آذربایجان وافغانستان و اخیرا بعد از پهباد گیت مجموعه همه کشورهای اروپایی منافعی در نابودی حاکمیت بیش فعال ایران دارند.
به همین علت، ایران اگر با یک چرخش قدرتمند مثل چرخهای شعبان جعفری در گود زورخانه به همراه سازی خود با نظم جهانی دست نزند به زودی به سمت عراق شدن و تحریم شدیدتر و شدیدتر و سپس جنگ ونابودی خواهد رفت نه کره شمالی شدن.
تردید نکنید …