فیلمی از شاهکار یک «هنرمندنما» در موزه هنرهای معاصر تهران، در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. هنرمندنمایی که دو روز قبل؛ ۲۱ اسفند ۱۴۰۰، در مراسم گشایش نمایشگاه «پنج گنج» در موزه هنرهای معاصر تهران، در حوض روغن؛ در یکی از زیباترین آثار هنری موزه موسوم به «ماده و فکر» و از آثار هنرمند فقید ژاپن؛ «نوریوکی هاراگوچی»، معلق زده و با این شاهکار، یک افتضاح مهم را به نام خودش ثبت کرده است. در این فیلم کوتاه، مشاهده میشود که این هنرمندنما، نیمه عریان، آویزان به طنابی از سقف موزه، با حرکاتی آگاهانه و حتما با طراحی از پیش تعیین شده، داخل حوض فرو میرود و بیرون میآید و در حاشیه این شاهکار، الفاظی هم توسط باقی اعضای گروه وابسته به این هنرمندنما که اسم خود را در این شاهکار، «پرنده ماهی» گذاشته، در فضا پرتاب میشود در حالی که بخشی از روغن داخل حوض که در واقع، بخشی از این اثر هنری بوده، بر اثر معلق بازی هنرمندنما، به بیرون حوض و روی زمین ریخته میشود. در همین فیلم کوتاه، مشخص است که سه ردیف پاگردهای موزه، مملو از تماشاگر است. تماشاگرانی که به دلیل حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدعوینی با دعوتنامه رسمی بودهاند. اینکه در جمع تماشاگران، هیچ هنرمند یا کارشناس آگاه به حراست از آثار فرهنگی و هنری حضور نداشته که به چنین حرکت بیشرمانهای؛ به تخریب آگاهانه یک اثر هنری اعتراض کند، چندان عجیب نیست. تا امروز با میراث فرهنگیمان چطور رفتار کردهایم که انتظار داشته باشیم با آثار هنری، رفتارمان به از آن باشد؟
دیروز، مسوولان موزه هنرهای معاصر، در قبال این افتضاح، یک جوابیه منتشر کردند. در این جوابیه و در واکنش به اعتراضاتی که رو به افزایش است، چنین آمده است: «موزه هنرهای معاصر تهران با ابراز تاسف از واقعه پیش آمده حین اجرای پرفورمنس در جریان گشایش نمایش پنج گنج اعلام میدارد؛ برخورد پرفورمر به روغن، در طرح اصلی ارایه شده به موزه نبوده و در اثر اشتباه ایجاد شده است. در این اتفاق، بخشی از بدن پرفورمر به روغن برخورد میکند که موجب خروج مقداری روغن میشود که قابل جایگزینی است. طی سالهای پس از خلق اثر، همواره روغن تبخیر شده و به آن اضافه شده است. در سال نود و شش هم با حضور هنرمند، کل روغن خارج شد و روغن جدید جایگزین شد. در هنرهای میان رسانهای و نوین معاصر، ایجاد دیالوگ بین آثار گذشته و حال، فضایی جدید برای بیان هنری ایجاد کرده است که در روزهای آینده نمونههایی از آن را منتشر خواهیم کرد. ضمن احترام به نظرات ابراز شده پیرامون این واقعه و تاسف، چنانچه موجب ناراحتی دوستداران و علاقهمندان شده باشد، اعلام میشود این اتفاق، تخریب اثر هنری محسوب نمیشود و صرفا به دلیل خطای سهوی، بخشی از روغن از موزه خارج شده که جایگزین خواهد شد. حفاظت از آثار هنری موزه، در زمره اصلیترین وظایف موزه است. ان چنانکه در مهر ماه سال نود و شش، نوریوگی هاراگوچی را برای مرمت حوض روغن، به ایران دعوت کرد و قبل از درگذشت وی، این اثر مرمت شد. امید داریم با دقت و حساسیت بیشتر در آینده شاهد خطاهایی از این دست نباشیم.» حالا، این جوابهای مسوولان حفاظت از آثار هنری غیرقابل جایگزین است که خشم و تاثر را تشدید میکند و باعث تاسف است. اگر هنرمندنما و به قول مسوولان موزه هنرهای معاصر؛ «پرفورمر»، در طرح اصلی درباره این شاهکار خود حرفی نزده، پس حتی با یک هنرمندنما هم روبهرو نیستیم بلکه با فرد متقلبی مواجهیم که باید حق حضور در تمام عرصههای هنری، برای همیشه از این فرد سلب شود. مسوولان موزه هنرهای معاصر، باید مدارک و اسناد پرفورمنس «پرنده ماهی» را منتشر کنند تا مشخص شود اگر قرار نبوده این هنرمندنما، شاهکار خود را بدون برخورد با روغن حوض خلق کند، اصلا این پرفورمنس چه معنایی داشته؟ اطلاق اصطلاحات عجیب و غریب از جمله «دیالوگ بین آثار گذشته و حال و فضاسازی برای بیان جدید» آنهم در واکنش به یک تخریب عامدانه اثر هنری، دستکم گرفتن شعور مخاطبان است. چرا سهلانگاریهای خود را پشت پرده کلمات قلنبه پنهان میکنید؟ در تخریب مشهود یک اثر هنری، چه جای «اگر و چنانچه» است؟ واقعا خروج بخشی از روغن به کف زمین بر اثر معلق بازی یک آدم بیسواد، با تبخیر طبیعی روغن یا حتی جایگزینی روغن در حضور هنرمند خالق اثر قابل برابری و مساوی است؟ به همین سادگی؟ تخریب عمدی اثری که خالقش هم دیگر در دنیا نیست که بتواند اثر تخریب شدهاش را مرمت و بازسازی کند را یک «خطا» تلقی کنیم بدون آنکه هیچ مواخذه و بازخواست قانونی بابت تخریب عمدی اثری که متعلق به همه مردم ایران بوده صورت گیرد؟ راستی، شورای برگزاری نمایشگاه «پنج گنج» که اتفاقا از مدعیان عرصه هنر و ادب هم به شمار میآیند، کجا هستند؟ با کدام مجوز پذیرفتند و توجیه شدند که بر فراز یک اثر هنری غیرقابل جایگزینی، حرکات مسخرهای انجام شود؟ نکند سکوت این مدعیان هم ربطی به چسب خوش ساخت صندلیها دارد؟