شانزدهمین جشن انتشار نخستین شماره روزنامه اعتمادملی در حالی برگزار شد که این روزنامه تنها در چهارسال ابتدایی امکان انتشار داشت و سالگردهای دیگر با یاد این روزنامه برگزار شده است.
مراسم با حضور شماری از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی به میزبانی محمدجواد حقشناس در موزه تصاویر معاصر (کافه تاریخ) برگزار شد. در این مراسم که به روال سالهای گذشته در اول بهمن ماه برگزار شد، میهمانانی چون محمدعلی ابطحی، عباس عبدی، حسین کروبی، محمد جلیلیان، احمد موسوی بجنوردی، فیاض زاهد، حسین دهباشی، هادی حیدری، حجت سپهوند، محمد ولیزاده و… حضور داشتند.
مهمانان حاضر در این مراسم که در شب برفی پایتخت برگزار شد، کیک ۱۶ سالگی این روزنامه را نیز بریده و تابلوی یادبود آن را هم امضا کردند.
مهمترین صدا از سال ۸۴ تا ۸۸
عباس عبدی، تحلیلگر و روزنامه نگار نیز در این مراسم به نیمروز گفت: زمانی که اعتماد ملی منتشر میشد، من به خود روزنامه نمیآمدم و با فضای داخلی روزنامه آشنایی نداشتم، اما یادداشتهای خودم را به صورت فکس و ایمیل ارسال میکردم. اما معتقدم که روزنامه اعتمادملی مهمترین صدا از سال ۸۴ تا ۸۸ است که تا مدتی بعد از انتخابات ۸۸ ادامه داشت.
او با بیان اینکه روزنامه اعتماد ملی در دوره انتشار رقیبی نداشت، گفت: با رفتاری که آقای کروبی و آقای حقشناس داشتند فضای مناسبی به وجود آمده بود و این روزنامه اخبار همه جناحهای اصلاحطلب را پوشش میداد و در واقع سخنگوی رسمی آن دوره اصلاحطلبان بود، که این اتفاق مهمی بود. بعد از انتخابات سال ۸۸ این روزنامه هم مانند روزنامههای دیگر با بحران مواجه شد و بسته شد. دورهای از روزنامهنگاری که باید طولانیتر و پربارتر میشد، پس از یک دوره هزار شمارهای به تعطیل گروید.
عبدی گفت: مهمترین ویژگیهای روزنامه از نظر من این بود که در آن شرایط میتوانست به شیوهای رفتار کند که یک گام فضای آزاد روزنامهنگاری را به جلو ببرد که یک بخشی از آن مرهون هدایت دستاندرکاران روزنامه است و بخش دیگر سرمایه سیاسی بود که آقای کروبی داشت. البته از سال ۸۸ ادامه این روند امکانپذیر نبود.
روزنامه اعتمادملی یک مشاور بود
محمد علی ابطحی، رییس دفتر سیدمحمدخاتمی در دوران ریاست جهموری در این مراسم درباره روزنامه اعتماد ملی گفت: روزنامه اعتماد ملی چند تفاوت بزرگ با سایر روزنامهها داشت. یکی پشتوانه مشاورهای بود که خود آقای کروبی به روزنامه میداد. من و دوستان دیگر هم دعوت میشدیم، چهارچوبهای اصلی و سیاستگذاری روزنامه در آن جمع بزرگ به گفتگو گذاشته میشد.
او ادامه داد: شاید چنین پشتوانه و هماندیشیای در کمتر روزنامهای اتفاق میافتاد. نکته دیگر این بود که روزنامه اعتماد ملی در زمان کوتاهی شکل گرفت و طلوع کرد و غروب کرد ولی به نظر من به دلیل داشتن مدیریت و کادر بسیار توانمند از سایر روزنامهها تاثیرگذارتر بود.
این عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز به بیان خاطرهای از دوران حبس خود نیز پرداخت و گفت: حدود دو ماه و نیم که در سلول بودم و هیچکس را ندیده بودم. یک روز مرا به پایین بردند و روزنامه اعتماد ملی را جلوی من گذاشتند. تیتر روزنامه اعترافات اجباری بود. بازجو از من خواست که به آقای کروبی زنگ بزنم و بگویم این چه تیتری است که زدهاید؟
همسرم را هم به دفتر آقای کروبی فرستاده بودند. شماره همسرم را گرفتند و همسرم گوشی را به آقای کروبی داد. من به آقای کروبی گفتم که این چه تیتری است که شما زدیدهاید؟ اعترافات اجباری نبوده است. آقای کروبی خندید و گفت بازجو پشت شما ایستاده است؟ من گفتم بله و آقای کروبی بحث را عوض کرد.
ابطحی همچنین درباره ویژگیهای این روزنامه نیز گفت: از ویژگیهای روزنامه اعتماد ملی آوانگاردبودن آن و استحکام مطالب بود.
مرتضوی برای خودشیرینی اعتمادملی را تعطیل کرد
حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، صاحب امتیاز روزنامه اعتمادملی نیز در این مراسم به خبرنگار نیمروز گفت: سال ۸۴ که آن اتفاق برای آقای کروبی رخ داد و گفتند «خوابیدم و صبح بیدار شدم و آرا عوض شد»، پدر چند قول دادند و گفتند که حتما باید اینها را انجام بدهم.
او ادامه داد: یکی از این قولها تشکیل حزب بود، یکی انتشار روزنامه بود و دیگری راهاندازی یک تلویزیون بود. در مورد تلویزیون به صورت جدی وارد عمل شدند اما اجازه این کار به ایشان داده نشد. اما آقای کروبی به دو قول دیگرشان جامه عمل پوشاندند، حزب و روزنامه اعتماد ملی شروع به کار کردند.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی ادامه داد: اتفاقا اعتمادملی روزنامه بسیار خوبی هم شد و تا سال ۸۸ در زمینه رشد فرهنگی کشور و سیاسی خدمات بسیار خوبی را انجام داد. بعد از ۲۵ خرداد سال ۸۸ آقای قوچانی که سردبیر بود را هم دستگیر کردند، اما این روزنامه بازهم منتشر شد. اعتبار روزنامه اعتماد ملی به حدی بود که تمام شمارههای روزنامه اول صبح به فروش میرفت.
او با بیان اینکه حاج آقا کروبی هم همیشه خودش حامی روزنامه بود، گفت: آخرین روزنامهای که به دست سعید مرتضوی تعطیل شد، روزنامه اعتماد ملی بود. وقتی آقای آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه شد، گفت سعید مرتضوی حتماً باید برود و او هم چون میدانست که روزهای آخرش است؛ برای خودشیرینی، روزنامه اعتماد ملی را توقیف کرد تا شاید بتواند همچنان در جایگاه خود بماند. شاید علت اصلی توقیف روزنامه هم این بود که روزنامه را توقیف کرده تا یک امتیازی به حاکمیت بدهد و در مقابل در دادستانی بماند و اما نشد و سه چهار روز بعد از اینکه روزنامه را تعطیل کرد از کار برکنار شد.
کروبی به سابقه ارتباط پدرش با روزنامهنگاران نیز اشاره کرد و گفت: حاج آقا از زمان روزنامه سلام به صورت جدی وارد دفاع از روزنامه و روزنامهنگاران شد. روزنامه سلام را آقای موسوی خوئینیها منتشر میکرد، وقتی آقای عبدی سردبیر روزنامه را گرفتند، حاج آقا چند روزی به روزنامه سلام رفت و رایزنی کرد و با ارتباطاتی که داشت سعی کرد عباس عبدی را آزاد کند. پس از آن برای هر فردی در روزنامهها اتفاقی میافتاد، ایشان پیگیری میکرد وحلقه اتصال بین روزنامهنگاران و زندانیان سیاسی با حاکمیت بود. بسیاری از روزنامهنگاران با ما تماس میگرفتند و میگفتند: وقتی در زندان بودیم حاج آقا تنها کسی بود که پیگیر مشکلات ما بود. ایشان همیشه سعی میکردند از روزنامهنگاران و خبرنگاران دفاع کنند. همیشه از روزنامهها و نشریات حمایت نموده و سعی میکرد جلوی تعطیلی آن را بگیرند. اما در سال ۸۸ تقابل به وجود آمد. اولین کسی که بعد از اتفاقات ۸۸ دستگیر شد، سردبیر روزنامه بود. بچههایی که دستگیر میشدند و حتی ارتباطی هم با پدرم نداشتند، اما حاج آقا کار آنها را پیگیری میکرد
چهره ماندگار روزنامه اعتمادملی
هادی حیدری، کارتونیست نیز در این مراسم حضور داشت، او درباره روزنامه اعتمادملی گفت: روزنامه اعتماد ملی یکی از چهرههای ماندگار مطبوعات ایران است و من این شانس را داشتم که یکی از حلقههای اولیه راهاندازی روزنامه باشم. کار ما تقریبا از اواخر بهار ۸۴ شروع شد. من با تلفن روزبه میرابراهیمی مطلع شدم که چنین روزنامهای قرار است راه بیفتد و پیشنهاد مدیر هنری روزنامه به من شد.
او ادامه داد: در گام اول قرار شد، لوگو روزنامه را طراحی کنیم که از آقای کریمزاده خواستم، برای این کار پیشقدم شود. تعدادی از لوگوهایی را که طراحی کرده بود ارا رائه دادیم تا در نهایت لوگوی اعتماد ملی از بین طرحهای مختلف انتخاب شد. وقتی شماره اول روزنامه اعتماد ملی منتشر شد، سایت بیبی سی که آن زمان هنوز فیلتر نبود یک گزارشی کار کرد و تعبیری به کار برد که در ذهن من مانده است. نوشته بود که شماره اول روزنامه اعتماد ملی را که ورق بزنید خواهید دید که هر چیزی در سر جای خودش نشسته است.
به گفته حیدری روزنامه اعتماد ملی یکی از حرفهایترین و بهترین تیمهای روزنامهنگاری زمان بود، از این جهت خیلی مهم بود. در روزنامه زندگی جاری بود ما آنجا ازدواج دیدیم، مرگ دیدیم، تولد فرزندانمان را دیدیم و اتفاقات مختلفی که آن زمان را تبدیل به یکی از خاطرهانگیزترین دوران مطبوعات میکند. ما تحریریه کوچکی داشتیم که همه کنار هم بودند و رفاقتهای خوبی در آنجا شکل گرفت.
شانزدهمین جشن انتشار اولین شماره روزنامه اعتمادملی در حالی برگزار شد که به گفته محمد جلیلیان، وکیل روزنامه اعتمادملی همچنان پیگیریها برای انتشار دوباره این روزنامه از سوی حزب اعتمادملی در حال انجام است.