سی و دومین نشست کشورهای عضو اتحادیه عرب روز جمعه در شهر ساحلی جده عربستان در حالی به کار خود پایان داد که پس از یک دهه، اولین باری بود که همه ۲۲ کشور عضو در آن شرکت داشتند. در حالیکه در پیشنویس بیانیه، بیش از ۳۰ موضوع مرتبط با امور جهان عرب از موضوع فلسطین و بحران سوریه گرفته تا وضعیت لبنان را در بر داشت، اما متن نهایی با یازده بند به تصویب رسید. سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به این بیانیه گفت: انتظار میرفت اتحادیه با اجتناب از طرح برخی ادعاهای تکراری و ملال آور در قطعنامههای خود، گامی مثبت و سازنده در جهت تحکیم صلح و ثبات و تقویت همگرایی منطقهای بردارد. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفتگویی با سید جلال ساداتیان دیپلمات پیشین انجام داده که در ادامه می خوانید:
جایگاه سران اتحادیه عرب در خاورمیانه کجاست و ارزیابی شما از نشست آخر این اتحادیه چیست؟
تشکل سران اتحادیه عرب پس از جمال عبدالناصر در مصر تقویت شد.شرایطی به وجود آمد و شرایطی رقم خورد که کشورهای عربی به سمت و سوی یکدیگر رفتند اما پس از مدتی اعراب به دنبال تقویت منافع شخصی خودشان رفتند.کما اینکه در جریان تحریم قطر بسیاری از کشورهای عربی با عربستان هم پیمان شدند و علیه قطر مواضعی را اتخاذ کردند.بنابراین می توان گفت که سران عرب یک دوران به هم پیوستگی و یک دوران واگرایی را پشت سر گذاشتند.
اما پس از دوران کرونا و درگیری هایی که در یمن،سوریه و عراق رخ داد ،رویکرد عربستان با رهبری بن سلمان تغییر کرد.بن سلمان تلاش می کند نقش رهبری و محوری را در اعراب بازی کند. او برای اینکه بتواند هم بستگی اعراب و نقش آنها را در مناسبات بین المللی افزایش دهد در اولین اقدام شی جین پینگ را به عربستان دعوت کرد و شی را در نشست سران اعراب مشارکت داد. در قدم دوم برگزاری نشست سران اتحادیه عرب با حضور زلنسکی بود که توانست از طریق دیپلماسی نرم جایگاه عربستان را ارتقا دهد.این مسائل نشان می دهد تحولاتی در حال رخ دادن است. برخی کشورها که زیر سایه آمریکا حرکت می کردند به نوعی از خود استقلال نشان می دهند.اما مشخص نیست این روند قابل ادامه هست یا منافع شخصی مانع از موفقیت و ادامه آن می شود. تاکنون بن سلمان توانسته به خوبی وحدت گذشته اعراب را احیا کند.
با توجه به اینکه بن سلمان در نشست جده اعلام کرد منطقه ما دیگر جای درگیری نیست و همچنین روابط میان ریاض-واشنگتن به سردی تمایل کرده به نظر شما چه کسانی از تنش در منطقه سود می برند؟
اگر فرایندی که از گذشته را دنبال کنیم پاسخ شخص می شود.قبل از پیروزی انقلاب اسلامی منطقه یک ژاندارم داشت که ایران بود ، پس از آن نیز عربستان نقش کشور دوم منطقه را بازی می کرد.وقتی انقلاب به وقوع پیوست عربستان تلاش کرد نقش ایران را به عهده بگیرد اما چالش هایی برای آن به وجود آمد و درگیری هایی که بر سر نفوذ منطقه ای در عراق،یمن،لبنان،سوریه و..رخ داد.
عربستان تلاش می کند پایگاه ایدئولوژیک خود را که بر اساس وهابیت بود در منطقه گسترش دهد. بن سلمان پس از قدرت گیری رقبای داخلی خود که از آل سعود بودند کنار گذاشت و به ولیعهدی رسید.او دست به یک سری اصلاحات زده به خصوص تنش زدایی در منطقه خاورمیانه. بن سلمان تلاش می کند به صورت مستقل هم با چین و هم با روسیه ارتباط بگیرد.البته ارتباط ریاض-واشگتن به دلیل سطح قابل توجهی از مسائل اقتصادی قابل حذف نیست.بسیاری از صنایع عربستان وابسته به آمریکاست وبه همین دلیل نمی تواند به صورت کامل از واشنگتن منفک شود.اما به صورت کلی می خواهد قدرت نمایی خود را در عرصه سیاست خارجی نشان دهد. ایران هم با توجه به توافقی که با عربستان در چین انجام داد در راستای سیاست های عربستان ، تلاش می کند تنش زدایی در منطقه را دنبال کند. در دولت های هاشمی و خاتمی هم تلاش بر این بود که تشنج ها کاهش پیدا کند.ایران و
عربستان تلاش می کنند یک امنیت منطقه ای را بدون دخالت بیگانگان بر قرار کنند. در حال حاضر مخالف شرایط کنونی اسرائیل است.تل آویو تلاش می کند از طریق آمریکا در منطقه نقش آفرینی کند.اما بعید به نظر میرسد موفق شود.آمریکا به دنبال تنش در این منطقه نیست.آمریکا کمتر پیش آمده که تمایل داشته باشد خودش به صورت شخصی در منطقه خاورمیانه درگیر شود.
به نظر شما امکان دارد که روابط ایران با اعراب در آینده دچار تنش شود یا خیر؟
توافق ایران و عربستان به دلیل بن بست درشرایط موجود بود.اینکه موانعی در آینده صورت خواهد گرفت یا دخالت های خارجی می تواند اثرگذار باشد یا نه قابل بررسی است.
به لحاظ شرایطی که ایران دارد و تبیینی که رهبری در دیدار با مسئولان وزارت خارجه نشان داد که نرمش و انعطاف مصلحت است نشان دهنده این است که تصمیماتی از قبل گرفته شده.دو کشور می توانند وضعیت منطقه را متحول و متغیر کنند. اینکه در آینده سم پاشی یا درگیری پیش بیاید مشخص نیست.به طور کلی می تواند گفت ایران و عربستان باید هوشمندانه مراقب روابط خود در منطقه باشند و آینده مراودات سیاسی را نمی توان پیش بینی کرد زیرا دستخوش تحولات می شود. اگر ریاض-تهران مراقبت نکنند امکان دارد توافق از بین برود.عربستان در بیانیه نهایی به صورت منفعلانه با ایران رفتار کرده و به نقاطی که ایران به آن حساس بود دست نگذاشت که این موضوع کمتر سابقه داشته است.