• امروز : پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
::: 3395 ::: 0
0

: آخرین مطالب

دیپلماسی، تخصص دیپلمات‌هاست راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی) «پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیل‌آبادی* مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی* صلح اجتماعی و سیاست انتظامی | بهرام بیات* عصرانه‌ای با طعم شعر فرزندان پوتین | آندره ئی کولز نی کف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد چرا اسرائیل به ایران حمله نکرد؟! | آیت محمدی (کلهر) احیای داعش و القاعده در منطقه | آیت محمدی (کلهر) رونمایی از بزرگترین شهاب سنگ آهنی در مجموعه برج آزادی رهبران پوپولیست چه میراثی برای کشورشان بر جای می‌گذارند | مانوئل فاتک، کریستوف‌تری بش و مورتیس شولاریک بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) آسیا بدون هژمون | سوزانا پاتون و هروه لماهیو (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد نکاتی درباره دیدگاه رئیس جمهور در ضرورت انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی حرکت به روی یال جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه | مرتضی‌ رحیم‌نواز داستان آشنایی یک شاعر اجازه خلق آثار عاشقانه را نمی‌دهند تو زنده‌ای هنوز و غزل فکر می‌کنی | سمانه نائینی زیبایی کلام در شعر بهمنی | سحر جناتی شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد گفتمان صلح و نگاهی به چالش‌های حقوقی در ایران معاصر | محمدرضا ضیایی بیگدلی صلح اجتماعی و مرجعیت رسانه در ایران | ماشاءالله شمس‌الواعظین صلح ایرانی از نگاه محمدعلی فروغی | مریم مهدوی اصل چگونگی کاهش اثرات تنهایی استراتژیک ایران | نصرت الله تاجیک گفتمان صلح و سیاست خارجی | محمدکاظم سجادپور گفتمان صلح و نیروهای مسلح ایران | حسین علایی اقتصاد صلح محور | فرشاد مومنی* نقش آموزش‌عالی در شکل‌گیری گفتمان صلح | مصطفی معین* آخرالزمانی‌های ایرانی و اجماع‌سازی پزشکیان | کیومرث اشتریان* ایران، بحران‌های منطقه‌ای و گفتمان صلح | عبدالامیر نبوی* گفتمان صلح و سیاست همسایگی | ماندانا تیشه‌یار* گفتمان صلح و محیط زیست | محمد درویش* گفتمان صلح و مساله حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران | مهدی ذاکریان* از چرایی تا چگونگی معرفی کتاب «اخوان‌المسلمین» | پیرمحمد ملازهی به نظر می‌رسد که باید شاهد روند خوبی باشیم شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد محمد جواد حق‌شناس: کابینه‌ای با حضور زنان جوانان و اهل تسنن سخنی با آقای رئیس جمهور در مورد چگونگی کاهش اثرات تنهایی استراتژیک ایران | نصرت الله تاجیک* انتخاب کابینه در اتاق‌ شیشه‌ای پیام رهبری به مناسبت برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شریعتی، جلال و دیگران | حمید عزیزیان شریف آباد صحافی سنتی | مجید فیضی‌راد* اگر پزشکیان قشر خاکستری را با خود همراه کند، بازی را برهم می‌زند نگاه مسعود پزشکیان به اقوام امنیتی نیست | علی مفتح آیا اندیشه شریعتی پاسخگوی جامعه امروز است؟ | محمدجواد حق‌شناس* فاصله دره احد و تالار رودکی

8

رضا جلالی : بخش دوم حصارکشی بزرگ اطراف چین ( ترجمه نوشته : ایان جانسون)

  • کد خبر : 14898
  • 03 آبان 1402 - 0:42
رضا جلالی : بخش دوم حصارکشی بزرگ اطراف چین ( ترجمه نوشته : ایان جانسون)
روند همه گیری هم در چین ( از بستن چند ماهه تا گسترش کنترل نشده آن پس از خاتمه اقدامات سخت) زخم هایی کاری بر جای نهاده است. چون بیشتر پوشش بین المللی بر قرنطینه در شهر های بزرگی چون شانگهای متمرکز بود، مناطق روستایی به طرزی خاص وسخت تحت تاثیر موج بعدی عفونت ها قرارگرفتند

او می گوید : نوشتن درباره ی مغولان راحت تر است و بسیاری از سانسورچیان متوجه این تشابهات نمی شوند.
کدام اشتباه
نگرانی های کارگران ساده چینی ازنوع دیگری است و بیشتر به اقتصاد و همه گیری مربوط هستند. در سه ماهه نخست سال جاری، اقتصاد کند چین، به زحمت توانست به رشد پنج درصدی که دولت هدف گذاری کرده بود، برسد و این امربا هزینه های سنگین دولت میسور گردید. نرخ بیکاری جوانان بیش از بیست درصد است و بسیاری از مردم از خود می پرسند که فرزندانشان چگونه قادر به ازدواج خواهند بود وقتی که توان خرید یک آپارتمان را ندارند. ارقام در سه ماهه دوم سالجاری درمقایسه با سه ماهه دوم سال ۲۰۲۲ یعنی دوره ای که بخاطر قرنطینه های مربوط به همه گیری، اقتصاد چین تقریباً به بن بست رسیده بود وضعیت کمی بهتر را نشان می دادند. شاخصهای مختلفی هستند که آسیب پذیری رشد در بخشهای گوناگون اقتصاد را نشان می دهند و بسیاری از چینی ها احساس می کنند که در دوران رکود هستند. بسیاری از تولید کنندگان منسوجات شهرستان ونژو درایالت ساحلی ژی ژیانگ به من گفتند که فروششان در سراسر چین امسال بیست درصد کاهش یافته و ناچارند کارکنان خود را اخراج نمایند.آنها معتقد هستند که اقتصاد چین احیا خواهد شد اما همچنین فکر می کنند که دوران پررونق سپری شده است. یکی از آنها می گفت: که « ما در دوران ابهام بسر می بریم».
بسیاری از صاحبان مشاغل به کاهش شدید گردشگران خارجی اشاره کرده اند که بخشی از آن ناشی از محدودیت های مسافرتی مربوط به کرونا است که اخیراً برداشته شده اند اما بخشی دیگر انعکاس مشکلات سفر در داخل چین است. در حال حاضر، برای بازدید از چین باید به دنیایی از برنامه ها و وب سایت های مشابه وارد شوید که مدخل ورودی کنترل زندگی روزانه است. سفارش تاکسی، خرید بلیط قطار و خرید تقریباً هر کالایی از سوی خارجی ها، مستلزم داشتن تلفن همراه چینی ، برنامه های چینی و اغلب کارت های اعتباری چینی است.( بعضی از برنامه ها در حال حاضر با کارت های اعتباری خارجی سازگار شده اند اما همه فروشندگان این دسته از کارتهای اعتباری را قبول نمی کنند). اکنون حتی برای بازدیدی ساده از یک پایگاه اینترنتی گردشگری باید یک کد QR را در یک برنامه چینی اسکن کرده و فرمی را به زبان چینی تکمیل نمایید. ازیک طرف، این موانع بی اهمیت هستند اما از طرف دیگر نشانه های دولتی هستند که به نظر می رسد از تمرکز گسترده ای که موجب بستن درهای کشور بر روی خارجیان شده است ، تقریباً بی اطلاع است. روند همه گیری هم در چین ( از بستن چند ماهه تا گسترش کنترل نشده آن پس از خاتمه اقدامات سخت) زخم هایی کاری بر جای نهاده است. چون بیشتر پوشش بین المللی بر قرنطینه در شهر های بزرگی چون شانگهای متمرکز بود، مناطق روستایی به طرزی خاص وسخت تحت تاثیر موج بعدی عفونت ها قرارگرفتند. خارج از مناطق شهری، خدمات پزشکی اغلب ابتدایی و ناقص هستند و بی توجهی مقامات چین به این بیماری مرگ افراد زیادی را موجب شد. یکی از پزشکانی که در منطقه ای روستایی نزدیک پکن، دربخش اورژانس فعالیت می کند، گفت: که از تعداد مردم مسن و سالخورده ای که در هفته های پس از کنار گذاشتن کنترلها از سوی دولت، مرده اند شگفت زده است. او گفت « به ما گفته شد که مردن مردم پیر و مسن امری طبیعی و عادی است.اما آیا قرار نیست که ما آنقدر نیک رفتارومتمدن باشیم که علی الخصوص به افراد مسن احترام بگذاریم ؟ خیلی عصبانی بودم و فکر می کنم هنوز هم هستم ».
معمولاً می شنویم که در جلسات نخبگان نزدیک به حکومت، چنین نگرانی هایی را کم اهمیت یا بی اهمیت جلوه می دهند. در ماه می، سردبیران مجله فرهنگی “پکن ریویو” که نشریه ای جریان ساز است، به من گفت که احتمالاً مدیریت دولت در دوران همه گیری کمی سخت گیرانه بوده و مقامات نیز ازخسارات اقتصادی ناشی از استراتژی کووید صفر ارزیابی درستی نداشته اند. اما درحال حاضرآنها جهت خود را تغییر داده و گفته اند که وضع اقتصاد بزودی خوب خواهد شد. یکی از سردبیران به من گفت « شاید این جهش اقتصادی سه سال دیگر واقع شود، اما اقتصاد بهبود یافته و مردم کامیاب خواهند شد».
این سخنان لزوما بیان یک دیدگاه خوش بینانه نیست. دولت چین در طول بیش از هفتاد سال حضور در قدرت بحران های بزرگی را متحمل و ازسرگذرانده است. قحطی بزرگ سال های ۱۹۶۱-۱۹۵۸، انقلاب فرهنگی ۱۹۷۶-۱۹۶۶که در مجموع به مرگ دهها میلیون نفر انجامیدند. قتل عام میدان تیان آن من در سال ۱۹۸۹ که دولت چین، دست نظامیان را در برابر چشم جهانیان برای مقابله با تظاهرات مسالمت آمیز دانشجویان بازگذاشت.

سرکوب فالان کونگ در سالهای ۲۰۰۱-۱۹۹۹ که در آن بیش از یکصد معترض را کشته و هزاران نفررا هم به اردوگاههای کار فرستادند و زلزله سیچوان در سال ۲۰۰۸ که بیش از شصت هزار نفر کشته شدند و دلیل اصلی کشته شدن این تعداد، ساخت و سازهای معیوب و ناقص دولت علی الخصوص مدارس دولتی بود. این اتفاقات مردم را متوجه خود نموده و منجر به آن شد که بعضی از خود بپرسند آیا رهبران چین می توانند ازعواقب و واکنش های سیاسی فرار کنند.
کنترل حزب کمونیست چین بر رسانه ها و توانمندی آن در حفظ رشد سریع اقتصادی، در چهل سال گذشته به حزب اجازه درهم پیچیدن سریع نارضایتی ها را داده است. مثلاً بعد از اعتراضات فالون گنگ، تصویرارائه شده توسط دولت از این گروه به عنوان یک فرقه، به بخشی از یک روایت تاریخی تبدیل شده است. بطورهمزمان، مقامات چین ازکنترل گروه های مذهبی قومی کاستند، مشروط به آنکه وارد سیاست نشوند. در سال ۲۰۰۱ چین به سازمان تجارت جهانی پیوست و تحت رهبری یک فرد تکنوکرات که مشوق سرمایه گذاری بین المللی و شرکتهای خصوصی بود، از رشد اقتصادی دو رقمی بهره مند گردید.
شاید چنین روشهایی هنوز جوابگو باشد. آنطورکه فانگ لیژی اخترفیزیکدان ناراضی چین درسال ۱۹۹۰اظهار داشته است: “تقریباً درهردهه چهره واقعی تاریخ بطورکامل از حافظه جامعه چین پاک می شود”. لذا اگر رشد اقتصادی چین سریع تر بازیابی و احیا شود، بحرانهای فعلی می تواند بسرعت فراموش شده و دوره ی پس از کووید همانند تصویری از کنترل نسبتاً با ثبات حزب در پنجاه سال گذشته، نشان داده شود و شاید حداقل این نحوه اقدام دولت، دلیل عدم تغییرمسیرش علیرغم تحولات اخیررا توضیح دهد.
اما این فروض خوشبینانه، به درس مهمی که از گذشته می توان آموخت، توجه ندارند: اینکه همچنین حزب کمونیست چین از طریق سازگاری و بهره بری از تجاربش زنده مانده است. مثلاً پس از مرگ مائو، آندسته از بزرگان حزب که در اطراف دنگ شیائوپنگ بودند، دریافتند که حزب با بحران مشروعیت مواجه است. آنها ضمن اعلام اصلاحات بازار، از سلطه حزب کمونیست بر جامعه چین کاستند. به همین شکل، پس از کشتار میدان تیان آن من در سال ۱۹۸۹و فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، دنگ شیائوپنگ و جانشینان بلافصل او به این باور رسیدند که فقدان رشد اقتصادی دلیل وقوع هر دو رویداد بوده ( تیان آن من و فروپاشی شوروی) و دست به اصلاحات پردامنه ای زدند که چین را به یک ابرقدرت اقتصادی در حال ظهور تبدیل نمود.
بخشی از این اقتدارگرایی تطبیقی را می توان به رهبرانی نسبت داد که جمهوری خلق را به منزله جریانی رو به رشد می دیدند که بطورمداوم خود را اصلاح می کند و از نوع نظام های سیاسی که بخواهد به هر قیمتی خود را حفظ نماید، نمی باشد. رهبرانی چون دنگ شیائوپنگ به تاسیس کشور جدید در سال ۱۹۴۹ کمک کرده بودند اما می دانستند که چین مستعد بحران های بزرگی است که لازم است از بروزشان ممانعت شود. بعد از دوره ی مائو، دنگ و دیگران متوجه شدند که حکومتشان متزلزل است. گزینه کنار گذاشتن کنترل سیاسی در روی میزرهبران جدید چین جایی نداشت اما مسائل غیر سیاسی قابل مذاکره بودند. امروزه که اسناد سیاسی دولتی دوره ی دنگ شیائوپنگ را می خوانیم، متعجب می شویم. مثلاً دستورالعمل سال ۱۹۸۲ حزب تحت عنوان سند ۱۹ به صراحت اجرای مراسم مذهبی، نظیر مجالس موعظه ی خانگی و غسل تعمید را که تا آن زمان به شدت ممنوع بودند مجاز شناخت. باید با نهضت های مذهبی زیرزمینی با ملاطفت وملایمت رفتار شود زیرا اعمال خشونت علیه مذهب سبب شده است نهضت های مذهبی به فعالیت مخفی روی آورند.
امروزه کمتر شاهد چنین خود انتقادی هایی هستیم. هر چند برای ناظران خارجی دشوار است که از عملکرد داخلی رهبران فعلی چین چیزی بدانند اما کنار گذاشتن قانون کووید صفر توسط مقامات چینی با رویکرد کلی شی جین پنگ منطبق است. در دهه های گذشته اگر حوادث و بلاهایی ظاهر می شد و به شکلی ضعیف در حزب منعکس می شد، رهبرانی مثل رئیس جمهور سابق هوجین تائو و نخست وزیر پیشین ون جی بائو به منظور اینکه نشان دهند که موضوع برایشان واجد اهمیت بوده و مراقب اوضاع هستند، آنگونه رفتار می کردند که همتایان غربی آنها در چنین شرایطی رفتار می کنند. شی جین پنگ نیز به نقاط مختلف چین سفر می کند اما به ندرت برای دلجویی واظهار تسلیت این کار را انجام می دهد. او همچنین مسئولیت ضمنی دولت در شکست ها را نمی پذیرد. بر عکس او در سفرهای خود بیشتر بدنبال آن است که مردم را با دکترین حزب و سیاست های دولت همراه سازد. رفتار شی جین پنگ این نتیجه را دارد که بسیاری از مردم احساس می کنند که رهبریشان از راه دور صورت میگیرد و این نوع رهبری:

۱- امکان ابراز محدود نقطه نظرات مخالف را می دهد.
2- درمباحث داخلی کشور ورود نمی کند و
3-احساس نمی کند لازم باشد در خصوص عملکردش به مردم چین توضیح بدهد.

تله برلین
برای بسیاری از کسانی که در دوره ی نی جوان(حرکت به دور خود) زندگی می کنند، این سوال مطرح است که این دوره چقدر طول خواهد کشید؟ اگرچه حزب کمونیست چین درحال حاضرازهمتایان خود در سایر کشورها متفاوت است اما بعضی از اندیشمندان چینی شباهت زیادی بین چرخش درونی حزب کمونیست چین و فضای خفقان آور کشورهای بلوک شرق در دوران اوج جنگ سرد می بینند. شباهت چشمگیری را که بعضی به آن اشاره می کنند، دیوار برلین است. آن هنگام که اولین بار در سال ۱۹۶۱ دیوار برلین برپا شد فقط سیم های خارداری بود که به نشانه انقیاد کمونیستی در وسط خیابان کشیده شد. سپس به تدریج شکل نهایی خود یعنی مجموعه ای ازبتن های غیر قابل نفوذ که با مجموعه ای از برج های دیده بانی و نورافکن ها تقویت می شد، را بدست آورد. از آغاز احداث، دیوار برلین نشانه شکست درونی دولت آلمان شرقی در ایجاد مکانی مطلوب برای زندگی تلقی شد و بسیاری ازمتفکران آن را به منزله تلاش بی موقع برای حبس مردم در کشورشان توصیف نمودند. اما اجرای این طرح به شکلی قابل توجه موفق بود و به رژیم آلمان شرقی اجازه داد که خود را تثبیت و سه دهه دیگر به حیات خود ادامه دهد. دیوار برلین نتوانست جمهوری دموکراتیک آلمان را نجات دهد، اما فرصتی را در اختیار رهبران کشور قرار داد.
در حال حاضر به نظر می رسد حاکمان چین نسخه قرن بیست و یکمی خود از دیوار برلین را ساخته و تکمیل می نمایند. اگر چه دهها هزار نفر از شهروندان چین به خاطر عقایدشان در زندان یا حبس خانگی می باشند اما اساساً این حبس، جسمی نیست بلکه قدرت دولت از طریق مجموعه کامل و رو به تزایدی از سانسورسخنان وافکار، خواه در اینترنت یا تلویزیون یا کتب درسی ،فیلم ها ، نمایشگاهها یا حتی بازیهای رایانه ای به منظور خلق روایتی تاریخی است که بطور گسترده مورد پذیرش قرار گیرد زیرا رهبران حزب گمان می کنند که برای حیات حزب ضرورت دارد . اینکه چین باید کلیه فناوریهای حیاتی را خودش تولید کند و نیز اصول مزیت نسبی به عنوان بسترجهانی سازی را کنار بگذارد، ایده های دیگری هستند که چین برای حفظ بقای خود دنبال می کند. این تلاشها اشکال ظریف تری از کنترل را دربر می گیرند و ضمن آنکه به مردم توهم آزادی می دهند، در همانحال توجه آنها را از هر چالشی که متوجه رژیم باشد، منحرف می سازند.
دیوار چین نیز نظیرهمتای آلمان شرقی خود به دنبال جلوگیری ازچالش موجود است. درست همانگونه که آلمان شرقی به دلیل مهاجرتهای غیر قابل کنترل دهه ۱۹۵۰ با فروپاشی مواجه شد، چین نیز دو دهه قبل از به قدرت رسیدن شی جین پنگ در حال مواجه شدن با بحران خاص خود بود، مثلاً اینترنت به ترویج نخستین حرکت سراسری علیه حزب کمونیست چین کمک کرد. منشاء و سرچشمه این مخالفت با حزب، سازمانی متشکل از اعضاء و دارای نظامنامه نبود بلکه اتحاد سست و لرزان اندیشمندان منتقد ، قربانیان بی عدالتی های حزب و شهروندان عادی ناراضی از شرایط داخلی بودند. محکومیت حکومت تک حزبی در رسانه ها، اینترنت و مجلات زیر زمینی و فیلم های مستند به ظهور رسید. رهبرانی نظیر هو و وون باید پاسخ می دادند.
رهبران چین در آغاز، مجوز بحث عمومی در مورد بحران های ملی را صادر و بعضی اوقات نیز خود را به انجام اصلاحاتی متعهد نمودند. مثلاً در سال ۲۰۰۳ بعد از آنکه دانش آموزی که توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، از دنیا رفت ، اعتراضی ملی شکل گرفت و وون بلافاصله مقررات مربوط به بازداشت از سوی پلیس را اعلام کرد. اما ترس از اینکه تن دادن به نظارتهای بیشتر توسط شهروندان، اقتدار حزب را به چالش بکشد موجب شد که رهبران چین خیلی سریع به کنترل های اجتماعی جدید متوسل شوند. نقطه عطف در اواخر سال ۲۰۰۸ پس از خاتمه المپیک تابستانی پکن و پایان توجه جهان به چین، ظاهر گردید. حکومت نویسنده مخالف و برنده بعدی جایزه صلح نوبل لیوشیابو را دستگیر کرد وبزودی نظارت بیشتری را بر رسانه های اجتماعی اعمال کرد. شی جین پنگ این روند را تقویت،سازمان یافته و منظم ساخت و برای پایان دادن به این روند، شی جین پنگ بر بازنویسی تاریخ رسمی حزب کمونیست چین در سال ۲۰۲۱ نظارت کرد و شکست های سابق نظیر انقلاب فرهنگی را کم اهمیت جلوه داده و از برنامه های خود تمجید کرد. شی جین پنگ با استفاده از ابزارعصردیجیتال، دیوار چین را که شامل مجموعه ای خاص از قوانین و مقررات بود به دستگاهی قدرتمند و یکدست تبدیل نمود.

همچون آلمان شرقی، این تاکتیک حداقل تا کنون در چین هم موفق بوده است. بسیاری از مردم چین نسخه حزب کمونیست از تاریخ کشورشان را پذیرفته و درونی ساخته اند: بر اساس این روایت از تاریخ چین، رهبران حزب، چین را از سلطه خارجی نجات داده و آن را قوی و قدرتمند ساخته اند و بنابراین فقط حزب است که حتی اگر نواقص جزئی هم داشته باشد، قادر است مردم چین را به آینده رهنمون شود.زیر بنای این سیستم اعتقادی این است : مدیران توانای حزب توانسته اند بسیاری از چالشها را مدیریت نمایند. پذیرش اینکه بیش از ۴۵ سال رشد اقتصادی چشمگیر و مداوم اجازه دهد که مردم اعتراضات خود را نسبت به دست درازیهای دولت حزبی کنار بگذارند، نسبتاً آسان است، همانگونه که در اکثر کشورها، سازماندهی مردم برعلیه دولتی که در خصوص استانداردهای رفاهی زندگی دستاوردهای شایانی داشته است، مشکل می باشد. رفاه عمومی که در سالهای بلافصل بعد از جنگ دوم جهانی در کشورهای اروپای شرقی بوجود آمد، در دهه ۱۹۷۰ کاهش یافت و بسیاری از رهبران برای توضیح واقعیت جدید علت را متوجه مخالفان و منتقدان نمودند. آیا ممکن است این اتفاق در چین که به رکود بلند مدت مشابهی داخل می شود، رخ دهد؟
بازی انتظار
تفاوت بین چین امروز که تحت مدیریت شی جین پنگ است با بلوک شرق در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بسیار زیاد است. در سال های دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ، کشورهای حوزه نفوذ اتحاد شوروی اقتصادی سرشار از کمبود را تجربه کردند و صف های طولانی برای تهیه نان و انتظار چندین ساله برای خرید اتومبیل از نشانه های این اقتصاد بود. در حال حاضر، چنین محرومیت هایی در چین وجود ندارد. معهذا، تلاش دولت چین برای کنترل همه جانبه مردم، کشور را در مسیری وارد کرده است که رشد آهسته تر اقتصاد کوهی از نارضایتی را موجب شده است. منتقدان دولت چین به این نکته اشاره کرده اند که محدودیت های پکن بر جریان آزاد اطلاعات به احتمال زیاد شرایطی را که به بحران کووید ۱۹ انجامید، ایجاد خواهد کرد.
در اواخر سال ۲۰۱۹، مقامات محلی، برهشدارهای اولیه در خصوص ویروس کرونا سرپوش نهادند زیرا از آن بیم داشتند که اخبار ناگوار، بازتاب دهنده ی ضعف شان باشد. این اقدام سبب شد که ویروس در سراسر جهان منتشر گردد. هر چند سانسور، این مشکل و سایر مشکلات ناشی از اقدامات دولت را از چشم مردم پنهان می دارد، اما همچنین ( سانسور) باعث می شود که بعضی از هوشیارترین شهروندان از روندهای جهانی تحلیل و ارزیابی وضعیت دنیا و جدیدترین پژوهشها محروم گردند. موانعی که بر سر راه دانش ایجاد می شوند، در حالیکه عامل تقویت خود(موانع) هستند، فقط می توانند به چین آسیب برسانند. شاید مناسب باشد اکنون که ایالات متحده ی امریکا در زمینه تولید تراشه های پیشرفته و سایر فناوریها به کشورهایی نظیر هلند و تایوان نیاز داشته و وابسته است، از خود بپرسیم آیا واقعاً چین می تواند این مسیر را به تنهایی بپیماید، تصوری که به نظر می رسد رهبران چین در حال حاضر دارند.
حزب کمونیست چین می تواند اطلاعات را کنترل و از آن به عنوان سلاح بهره ببرد اما مخالفان نیز به شکلی عجیب، به خوبی مستحکم و ریشه دار شده اند و با کمک فناوریهای دیجیتال بسیار هوشیارتر و چابک تر از همتایان خود در دوران شوروی هستند. در بین نخبگان تحصیل کرده چین ، افراد زیادی بر مخالفت با روایت دولت از واقعیت اصرار دارند. برغم ممنوعیت شبکه های مجازی خصوصی ، باز هم این شبکه ها که اجازه می دهند کاربران کنترل های اینترنت را دور بزنند ، در حال حاضر رو به گسترش هستند. فیلم سازان زیر زمینی در حال ساخت فیلم های مستند جدید هستند و ناشران مجلات فاقد مجوز هم آثار تولیدی خود را با وسایل دیجیتال اولیه نظیر پی دی اف(PDF) ، پست الکترونیک و فلش مموری توزیع می نمایند.این تلاشها با اعتراضات خیابانی و سایر اشکال اعتراض عمومی که توجه رسانه ها را به خود جلب می نمایند، متفاوت وبا آنها فاصله ی زیادی دارند اما در ایجاد و حفظ شبکه های دو طرفه ( شخص با شخص) که چالش هایی مداوم برای دولت ایجاد می کنند، بسیار واجد اهمیت می باشند.
در ماه می ، سر دبیر یک مجله زیر زمینی را در منطقه ای نسبتاً دور افتاده در جنوب پکن ملاقات کردم. او مجله ای را بصورت دو هفته نامه با کمک دانشگیاهیان سراسر چین منتشر می کند و نویسندگان برای مخفی ماندن هویتشان از اسم مستعار استفاده می کنند. مقالات این مجله، روایت های حزب کمونیست چین در باره بحرانهای مهم را به چالش می کشد و وقایعی را که توسط حزب تحریف و بزک شده اند، بر ملا می سازد.ویرایش بعضی از آثار این مجله در حال حاضر توسط برخی از دانشجویان فارغ التحصیل چینی که در خارج از کشورشان شاغل هستند، انجام می شود.

انتشار این نوع از کارهای دیجیتال زیرزمینی، سال گذشته توسط معترضانی که با استفاده از وی پی ان ( VPN) نسبت به بارگذاری ویدئوهای خود در تویتر، یوتیوب و سایر سایت های ممنوعه اقدام می نمایند،آغاز شد. این دسته از فضاهای عملیاتی آنلاین همچون انبار عمل می کنند و برای مردم چین امکان دانلود و دسترسی به اطلاعاتی که دولت برای جلوگیری از انتشارشان تلاش می کند، فراهم می سازد.
لذا سردبیر، مقالات را سفارش داده، ویرایش می کند و برای حفاظت آنها در برابر یورش ماموران به دفتر کارش، به خارج از کشور ارسال می کند. صفحه بندی این مجله هم در خارج از چین انجام می شود و افراد داوطلب در داخل و خارج کشور، هر شماره را برای هزاران نفر از روشنفکران اجتماعی در سراسر چین از طریق پست الکترونیک می فرستند. این مجله بخشی از یک جامعه رو به رشد است که بطور سازمان یافته، سوء مدیریت مسئولان حزب در قحطی های سابق تا همه گیری کووید را مستند می سازد. هر چند این مجله و تلاشهایی از این نوع، در حالت عادی فقط به دست دهها هزار نفر از مردم چین می رسد اما این مقالات زمانی که دولت مرتکب اشتباه می شود، اثر بخشی بسیار بیشتری دارند. مثلاً در طول دوره بحران کووید، سر دبیر این مجله و همکارانش متوجه شدند که تعداد خوانندگان افزایش یافته و دیگران هم دریافتند که مقالاتشان بسرعت در بین همگان پخش می شوند. در شرایط گل و بلبل شاید پیگیری حقیقت خیالی و آرمانی بنظر برسد اما درحال حاضربرای بسیاری ازمردم چین، این شکل از حقیقت جویی حیاتی و ضروری به نظر می رسد. با گسترش انتشار این مجلات، این شبکه های غیر رسمی گمنام جبهه جدیدی را در برابر حزب کمونیست که مخالفان را سرکوب می کند، گشوده و کنترل این جبهه به چیزی بیش از زندانی کردن مخالفان نیاز دارد.
به مدت دو ساعت با سردبیر این مجله در باغ انگورش، زیر آسمان آبی و خورشید تابان نشستم. صدای زنجره ها درآن روز تابستانی پکن، هر گونه صدای اضافی و مزاحم را خفه می کرد. برای مدتی احساس کردیم که می توانیم هر جایی باشیم شاید در فرانسه یعنی جایی که سر دبیر هم از حضور در آن لذت برده است. سردبیر، این مجله را برای بیش از یک دهه منتشر کرده است و در حال حاضرغالب کارهای مجله را به همکاران جوان خود در داخل و خارج از چین واگذار کرده است. او آرام و مطمئن بود. می گفت : شما نمی توانید در چین کاری را بصورت علنی انجام دهید. اما ما هنوز مشغول کارهستیم و منتظر . ما زمان داریم ، اما آنها ( مسئولان دولت چین) ندارند.
1-فارین افریز
2-خبرنگار نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال در پکن بمدت بیست سال

 

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=14898
  • نویسنده : رضا جلالی
  • منبع : نیم‌روز
  • 263 بازدید

نوشته ‎های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.