از آنجاییکه با استاد پیرمحمد ملازهی از دهه هفتاد آشنایی پیداکرده بودم، ایشان را شخصیتی گرانمایه و پرکار و مسلط به جهان سوم و بهویژه شبهقاره هند و افغانستان و صاحبنظر در امور بلوچستان یافتم و توفیق حاصل شد دوبار در تهران در منزلش متواضعانه پذیرایم باشد.
در سفر ایشان به شهرستان سراوان در سال ۱۳۹۶ از محل کتابفروشی شیخ انور دهواری؛ برادر بزرگوارم برای دومینبار بازدید کردند. در ادامه نیز به موزههای سراوان سری زدیم و در خلال گفتوگوها، اشارهای داشتم که درحال تدوین کتابی بهنام «بیداری اسلامی در بلوچستان؛ نمونه موردی اخوانالمسلمین از طلوع تا غروب در بلوچستان» هستم.
استاد مشتاقانه تشویقم نمود که تدوین تاریخ شفاهی و نانوشته بلوچستان کاری است ارزشمند و ماندگار و به من امر فرمودند که هرچه زودتر آن را به پایان برسانم. ولی تحقق و تکمیل آن تا سال۱۴۰۰ به طول انجامید. با اینحال ارتباط ما ادامه یافت و هرگاه که مطلبی مینوشتم و در فضای مجازی منتشر میکردم، استاد ملازهی رحمهالله راهنماییهای ارزنده خویش را برایم بیان میداشت. در این مدت نیز دو کتاب «تاریخ بلوچستان» به نویسندگی میرگلخان نصیر و «تاریخ قوم بلوچ و سرگذشت بلوچستان» تألیف میراحمد یارخان که آخرین حکمران حکومت کلات بلوچی است، توسط برادر عزیزم شیخ انور دهواری از زبان اردو به زبان فارسی ترجمه و آماده چاپ شدند که هر سه فایل را خدمتشان ارسال کردم که با بزرگواری و با سرعت و دقت، علیرغم مشغله کاری و پرداختن به مسائل و رخدادهای کلان، بر هر سه کتاب متواضعانه و خالصانه یادداشت نوشتند. یادداشتهای چندصفحهای که نشان از عمق تسلط استاد فقید بر زوایای مختلف تاریخ بلوچستان دارد. ضمناینکه، نکاتی ارزشمند از کتابها را که حاصل مطالعه صفحه به صفحه و سطر به سطرتوسط ایشان بود، در قالب نوشتههای دیگر ارسال نمودند که خوشبختانه دوکتاب «بلوچستان» با یادداشت استاد چاپ و منتشر شدند ولی کتاب «بیداری اسلامی» را هنوز نتوانستهام چاپ کنم.
تصور ذهنیام بر آن بود که یادداشت استاد فقط دربرگیرنده نکاتی درباره بلوچستان باشد، ولی تحلیل ایشان از شرایط بیداری اسلامی و پایان خلافت عثمانی و ظهور جنبش اخوانالمسلمین و همچنین نحلههای فکری اسلامی در شبهقاره هند همچون جماعتاسلامی و دیوبند و جماعت تبلیغ نشان از حکایت دیگری داشت و آن مطالعه وسیع و گسترده استاد در بخشهای مختلف جهاناسلام و توطئههای غرب بود.
و این علیه و ارتباط بین من و استاد ادامه یافت؛ علیرغم پیگیری و درخواست و اعلام آمادگی از سوی اینجانب و برادر بزرگوارم برای چاپ کتاب خاطرات ایشان. متأسفانه این امر بهدلیل آنکه استاد خاطرات خویش را به دوستان دیگری برای چاپ سپرده بودند، محقق نشد تا اینکه در نیمه دوم اردیبهشت امسال، فایلکتاب از طریق آقای سبحان دهواری با رضایت خود استاد که همسر گرامیشان سرکار خانم حوا رحمانی نیز امضاء کردهاند، برای چاپ در اختیار انتشارات «کتاب بلوچ» سپرده شد. پساز آن، با استاد از طریق تلفن همراهشان که در بستر بیماری بودند، تماس کوتاهی برقرار کردم و درحالیکه صدایشان نحیف شده بود و شرایط مساعدی نیز نداشتند، برای چاپ کتاب «خاطرات» تشکر و جویای احوال برادر بزرگوارم شیخانور دهواری بودند.
امیدوارم بتوانم با چاپ کتاب خاطرات ایشان بهنام «نیمقرن در آیینه تاریخ بلوچستان» که دربرگیرنده زندگینامه و شرایط زمانه ایشان در بخشهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی است؛ به روحبلند استاد ادای دین و زمینه مطالعه و دسترسی علاقهمندان به تاریخ استان سیستان و بلوچستان در پیش و پساز انقلاب اسلامی و خدمات ارزنده استاد فقید پیرمحمد ملازهی فراهم شود.
پیشاز آخرین تماس تلفنی ما، استاد پیرمحمد ملازهی علیرغم سن بالا درآخرین ماههای زندگی، سفری به شهرستان چابهار و زاهدان داشتند و با نخبگان جامعه دیدار کردند. ایشان با عود بیماری که بیشتر در بستر بودند، همچنان از نوشتن بازنماند که این امر شیوه مردان بزرگی است که خدمت به خلق را در آگاهیبخشیدن به جامعه یافتهاند.
دو روز پیشاز درگذشت استاد به تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۳، در یادداشتی که سایت «تاریخ شفاهی بلوچستان» آن را منتشر کرد، برای ایشان نوشتم: «پیرمحمد ملازهی، گنجینهای از خاطرات شفاهی بلوچستان معاصر است. تجارب گرانسنگ چندین دهه از حضور و رصد مستمر عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که در اختیار نسل حاضر گذاشته، مسلماً بهعنوان میراثی مکتوب در صفحات زرین تاریخ معاصر به یادگار خواهد ماند.
بیگمان این شخصیت باوقار سرمایه بزرگ بدون جایگزین، مایه افتخار این نسل و نسلهای آینده هست و تاریخ معاصر بلوچستان کمتر چنین شخصیتی به خود دیده است که باورهایش را بدون هراس و ملامت ملامتگران بیان میدارد و خود نشان از جایگاه رفیع ایشان دارد. بایستی همچنین شخصیتی با کولهباری از تجربه و رشادت را که باشهامت میگوید و مینویسد را ارج نهاد؛ چرا که تاریخ معاصر بلوچستان نسبت به شخصیتهای خود غفلت ورزیده است! و پاسداشت و معرفی شخصیتها را در زمان حیات مورد بیتوجهی قرار داده است.»
درپایان از خداوند منان علو درجات برای استاد فقید و صبر و شکیبایی برای همسر و دختر گرامیشان مسألت دارم.
*نویسنده و پژوهشگر