یک پژوهشگر اقوام ایرانی در واکنش به سخنان اخیر استاندار آذربایجان شرقی درباره پیوند مذهبی نه زبانی این منطقه با ایران، خواستار آموزش تاریخ ایران و وطندوستی مبتنی بر دانش به دولتمردان شد.
احسان هوشمند به انصاف نیوز گفت: آقای سرمست، استاندار آذربایجان شرقی در یک سخنرانی گفته است آذربایجان نه به اعتبار زبان که به اعتبار مذهب با ایران پیوند پیدا کرده است. این سخنان آقای استاندار در خوشبینانهترینحالت نشان از کمتوجهی، کمبود اطلاعات و دانش و بیاعتنایی ایشان نسبت به ریشههای تاریخی مناسبات اجتماعی و تمدنی شهروندان ایران است.
ایشان تمام هویت تاریخی اهالی آذربایجان از جمله سنتهای ریشهدار هویتی چون نوروز و سنتهای همراه نوروز و دیگر عناصر همراه نوروز و نیز دگردیسیهای زبانی این منطقه را نادیده گرفته و حتی وجوه معماری مشترک ایرانیان را نیز به فراموشی سپرده است و چنین بیمحابا سخنان ضدتاریخی بر زبان راندهاند.
هوشمند پس از طرح این پرسش که «آیا سنت نفوذ شاهنامه و شاهنامهخوانی در آذربایجان پدیده جدیدی است؟» افزود: آقای استاندار در همین گزاره خطاهای چنان بزرگی دارند که از یک دانشآموز دبیرستانی هم انتظار اینهمه خطا در جملهای چندکلمهای نمیرود.
او گفت: اگر بخواهیم بنیادهای هویتی ایران را تنها بر اساس مذهب تشیع تحلیل کنیم، اساسا بخش بزرگی از تاریخ ایران را نمیتوانیم تحلیل کنیم و باید بگوییم ایران از وقتی که شیعه در آن گسترش یافت در صحنه تاریخ ظاهر شده است! مگر آقای استاندار متوجه نیستند که مذهب شیعه کمتر از ۵۰۰ سال است که در تمام ایران گسترش پیدا کرده. مذهب شیعه در برخی مناطق کشور، تاریخ به مراتب کمتری دارد و تنها از دوره شاه اسماعیل صفوی است که مناطق مهمی از آذربایجان و سپس باقی مناطق ایران به این مذهب گرایش یافت.
این کارشناس افزود: آیا استاندار آذربایجان شرقی اعتقاد و باور دارد که پیش از گرایش مردم آذربایجان به تشیع، این منطقه جزئی از ایران نبوده و با بقیه کشور پیوندهای فرهنگی و اجتماعی و مذهبی عمیق و سترگی نداشته است.
هوشمند به نقل یک روایت تاریخی معتبر پرداخت و گفت: این روایت در چند منبع مهم تاریخی تکرار شده که عمربن خطاب، خلیفه دوم در ماجرای فتح ایران با هرمزان، که پیش از آن در خوزستان قدرت را در دست داشت و به سپاه اسلام پیوسته و به مدینه رفته بود، مشورت کرده است. عمر پس از شکست سپاه ایران در نهاوند، برای ادامه مسیر در امپراتوری ایران، هرمزان را خطاب قرار میدهد و از او میپرسد «رای تو چیست؟ از فارس آغاز کنم یا اصفهان یا آذربایجان؟» جواب هرمزان بسیار جالب است و من فکر میکنم اگر استاندار آذربایجان شرقی این روایت را شنیده بودند، چنین حرف بیپایه، سخیف و ضد انسجام و اتحاد ملی و بیاعتنا به هزاران سال درهمتنیدگی ملت بزرگ و تاریخی ایران را بر زبان نمیآوردند. هرمزان میگوید: «فارس و آذربایجان دو بال است و اصفهان سر. اگر یکی از این دو بال را قطع کنی، بال دیگر بر جای باشد. اما اگر سر را قطع کنی، هر دو بال بیفتد. پس، از سر آغاز کن.»
او ادامه داد: این نکته مهمی است که بیش از ۱۳۰۰ سال پیش، هرمزان مانند هر ایرانی دیگری میدانسته که آذربایجان و اصفهان و فارس، بخشی از اندام تنومند ایران بزرگ هستند. یعنی پیوندهای جایجای ایران ارگانیک است. آن زمان نه از شیعه که از اسلام هم در خاک ایران خبری نبود اما آذربایجان مانند اصفهان و مانند فارس، بخشی از این خاک و تمدن محسوب میشد.
این کارشناس افزود: حتی شخصی چون سیدجعفر پیشهوری که در اواخر عمر توسط روسها به بازی گرفته شد و فریب خورد نیز همین استدلال را دارد و میگوید نسبت ایران با آذربایجان مانند دست و بدن است. بدن یعنی ایران بدون دست هم زنده میماند اما دست بدون بدن حیاتی نخواهد داشت.
این پژوهشگر مسائل قومی زبانی به وجود اسناد و امارههای بیشمار از پیوندهای غیرمذهبی و مذهبی آذربایجان با دیگر ایرانیان اشاره کرد و گفت: اگر آقای استاندار حوصله کنند و به مقبرهالشعرای تبریز و گورستان سرخاب سری بزنند، میبینند که چه بسیار نویسندگان و شاعران بزرگ پارسیسرای در اینجا دفن شدهاند. چرا شاعران و نویسندگان نه تنها از اهالی آذربایجان بلکه از سراسر ایران به تبریز میآمدند؟
او اضافه کرد: غیراز این است که پیوند مستحکم تمدنی و اجتماعی و فرهنگی بین آذربایجان و بقیه ایران میدیدند و زبان فارسی نیز در آذربایجان همچون دیگر نقاط ایران پویایی داشت. مگر غیر از این است که بسیاری از شعرای بزرگ پارسیگوی ایرانی از تبریز به پا خواستند. قطران تبریزی و یا شخصیتی جهانی چون شمس تبریزی و در این اواخر ایرج میرزا و استاد شهریار و حتی فراتر از آذربایجان اصیل حتی در آران و شروان و گنجه هم شعرای بزرگ پارسیگوی چون نظامی گنجوی و مهستی گنجوی و خاقانی شروانی به نظم سترگ پارسی شعر سرودند. مگر شهریار شعر نفرموده تا باشد آذربایجان پیوند ایران است و بس. آیا شهریار گفته پیوند آذربایجان و ایران تنها منحصر به شیعه است؟
هوشمند با ابراز تعجب از «اصرار برخی از دولتمردان به ورود و اظهار نظر در حوزههای حساسی که با آن آشنا نیستند، آنهم با یک رویکرد پوپولیستی و ناشیانه که به طرح ادعاهای مضحک میانجامد»، گفت: با توجه به تحرکات گروههای قومگرا در مناطق حساس کشور که به سنت مارکسیستی سر و صدایشان بیشتر از وزنشان است و با توجه به حمایت برخی حامیان خارجی از این گروههای قومگرا و تجزیهطلب، وزارت کشور باید تمهیدی بیاندیشد که مقامات کشوری و استانی وارد حوزههای چالشبرانگیز قومی و مذهبی نشوند و به عبارت دیگر باید به هر طریق ممکن حرفهای بیپایه درباره مسائل حساس قومی و زبانی را متوقف کنند. اگر وزارت کشور در اینباره به وظایف خود عمل نکند باید نهادهای ناظر وارد عمل شوند. استمرار این روش به نفع کل کشور نیست و انسجام ملی و وفاق ملی را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوشمند در ادامه، رئیسجمهور را خطاب قرار داد و گفت: به نظر میرسد با توجه به حساسیتهای بهوجود آمده به دلیل برخی از مواضع و گفتههای اعضای دولت چهاردهم، لازم است اعضای هیات دولت و استانداران تحت آموزشهای فوری درباره تاریخ، تمدن، فرهنگ و مناسبات اجتماعی در ایران قرار بگیرند و از هرگونه اظهار نظر بیپایه و سخنان شائبهبرانگیز و غیرکارشناسی و پرهزینه منع شوند.
هوشمند در پایان گفت: به آقای پزشکیان توصیه میکنم به دولتمردان خود بهطور جدی گوشزد کند که اظهار نظر بیمطالعه و حرفهای بیپایه و اساس درباره مسائل حساس قومی و مذهبی و زبانی که انسجام ملی را تحت شعاع قرار میدهد، موجب برخورد و مواخذه خواهد بود. دولت البته این برخورد و تنبیه را باید به سرعت آغاز کند.