غلامحسین کرباسچی در مصاحبه با تجارتنیوز گفته است که در دولت رئیسی مغز اقتصادی نیست و همچنین با لحنی انتقادی پرسیده است که «آن برنامۀ ۷۰۰۰ صفحهای رئیسی کجاست؟ و نیز چرا او وعدۀ ساخت ۴ میلیون مسکن، کاشت یک میلیون درخت، رسیدن به تورم یک رقمی و ساماندهی بورس داده و به آنها عمل نکرده است؟»
بعد هم ادعا کرده است که «اگر من بودم، به گفتههایم عمل میکردم.»
آیا جناب کرباسچی نمیداند که با برتری نظریۀ امت بر نظریه و مدل دولت ملت که وجهی از قانون اساسی ماست، نه او و نه رییسی و نه هیچ رئیس جمهور منتخب دیگری نمیتواند این کارها را در ایران امروز انجام دهد.
به نظر میرسد، آنان که معماران قانون اساسی ما بودهاند، از همان آغاز ساختارهای آن را به گونهای متضاد و متناقض چنان طراحی کردهاند که حتی یک ده کوره را براساس آن ساختار متناقض نما نمیتوان آباد کرد و هم میتوان با آن جهانی را آباد نمود!
اما چگونه؟
اگر متناسب با ساختار مردمی و انتخابی و شایسته سالاری قانون اساسی عمل شود، میتوان بر اساس تجربۀ بشری و امکانات موجود، ایران را همچون کشورهای دیگر پیشرو آباد کرد. اگر هم بخواهیم مطابق با ساختار امت و امامت موجود در قانون اساسی و بر اساس قدرت فائقۀ الهی و قدرت مطلقه ولایت و رابطه امام و امت عمل نماییم و جهان اسلام را همزمان و مساوی رشد و توسعه دهیم، باید برای تحقق این دغدغهها مرتب در سراسر جهان به دنبال یاری امتهای مسلمان و مقابله با دشمنان اسلام و مسلمانان باشیم و یک آن هم از جنگ و انقلاب فارغ نشویم.
با اینحال به نظر میرسد از آنجا که این دو وجه در کشور ما همزمان و به صورت ناقص در حال پیگیری است و کمی از این و کمی از آن، در حال سیاستگزاری و اجراست، نمیتوان به جایی رسید. اکنون وضعیت بهگونهای است که به طور هم زمان، در قانون اساسی، این دو دیدگاه (دیدگاه زمینی و دیدگاه آسمانی)، با هم در حال جنگ تمام عیارند و به جای ساختن، به شدت در تخریب همدیگر عمل میکنند.
بههمین دلیل میتوان گفت که آقای کرباسچی، از سیاست و قافلهای که خود را از آن میداند، عقب افتاده است که اینگونه با اعتماد به نفس میگوید «اگر من بودم، به گفتهام عمل میکردم.»
گویا وی متوجه نشده است که در این سالیان به مرور و با قدرت تمام در عمل و به صورتی آرام، نظریۀ امت و امامت از نظریۀ دولت-ملت پیشی گرفته و از این نظریۀ اخیر، فقط نامی باقی مانده است و به تبع آن نهادهای منتخب همچون مجلس و ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا عملا فاقد کارایی راستین و مورد انتظار شدهاند.
نگارنده معتقد است که آن غلامحسین کرباسچی که در برتری نظریۀ دولت -ملت، در لباس «شهردار تهران» و با حمایت تمام عیار رییس جمهور منتخب «هاشمی رفسنجانی» در قد و قوارۀ یک شهردار مقتدر، عرض اندام میکرد، در برتری نظریۀ امت، اگر رئیس جمهور هم بشود، از جناب رییسی نیز ناتوانتر ظاهر خواهد شد. آن هم به این دلیل که شخصیتش برای این کار و چنین فضایی ساخته نشده است.
در نظریۀ برتری امت و امامت جایگاه ریاست جمهوری، بهصورت ویژه، از آن شخصیت و چهرهای چون سید ابراهیم رییسی و مانند این بزرگوار است. چنین فرد و افرادی مشابه ایشان باید در مصدر امورباشند تا برتری این نظریه را در رضایتبخشی برای عموم ثابت کنند، باید افزودکه تنها در هنگامی کرباسچی و امثال او میتوانند در عرصه سیاست ایران عرض اندام نمایند که مدل حکومتی از سویه امت و امامت به مدل دولت-ملت منتقل شودتا امکان ورود سیاستمداران مقتدر و مردمی به گود سیاست فراهم شود و چنین مردانی در عرصه سیاست امکان حضور یافته تا بتوانند به وعدههای خود به مردم وفای عهد داشته و بسازند آنچه را که ایران عزیز لازم دارد.