امروز میبینیم چون دروازه امر به معروف و نهی از منکر بسته شده است، هرکس نقاط ضعف مدیران و مقامات را بیان نماید، احتمال دارد به اغتشاش متهم شود در حالی که امر به معروف ونهی از منکر بیشتر متوجه زمامداران میشود نه دختران شهرستانی غریب مانند ژینا امینی.
صبح که از آقای مهندس زرین گل که در امور نفت و گاز فردی خبره و مجرب است، در اینباره پرسیدم، ایشان دقیقا نظر نگارنده را تأیید کردند که واگذاری امور به افراد بیتجربه و بیسابقه و حذف نیروهای کارآمد و شایسته موجب این بحرانها شده است.
کاش مقامات ما یک بار با خود و خدای خود خلوت میکردند و قبول میکردند با این عملکرد و ناتوانایی چه ضربهای به اسلام وایران میزنند. فردی که ناتوان است و از عهده انجام کاری برنمیآید، چرا باید بر ادامهی مدیریت اصرار ورزد؟ آیا میدانید که تاریخ قاضی و داور بیرحمی است؟ تاریخ نقاط ضعف و قوت را برای قضاوت آیندگان ثبت میکند.
شما تعریفات وزیر نفت را از مخبر ببینید. چند شب پیش اوجى در رسانه ملى در حضور مخبر گزارش میداد و میگفت: «با راهنماییهایى که شما کردید روزانه بیست و هشت میلیون متر مکعب به تولید اضافه شده است.»
اولا؛ خاک بر سر وزیرى که بعد از طی مراتب مدیریتی، مخبر راهنمایش باشد.
ثانیا؛ باید پرسید مخبر در کدام دانشگاه، سواد نفت و گاز آموخته تا تو را راهنمایى کند؟ تولید گاز در پارس جنوبى قبل از تغییرات ۷۰۵ میلیون متر مکعب در روز بود که نه تنها یک متر مکعب اضافه نشده است، بلکه از یک سکو در فاز دوازده حدودا بیست و پنج میلیون متر مکعب هم کاسته شده و به همین مقدار به فاز ۱۴ اضافه شده است.
آقاى اوجى اعلام میکند که اروپا زمستان سردى در پیش خواهد داشت، شما که از هواى سرد اروپا خبر داشید چطور از هواى سرد ایران بیخبر بودید؟ کل تولید گاز کشور ۱۰۵۰ میلون متر مکعب است، پارسال هم همین مقدار بوده است. البته براى مدت کمى میشود با دستکاری چوک ولوها مقدار تولید را اضافه کرد حداکثر تا بیست روز.
وقتی یک نفر به عنوان مدیر عامل شرکت گاز منصوب میشود که هیچ تجربه و سابقهای در این حوزه ندارد چگونه انتظار دارید که در فصل زمستان مشکلی پیش نیاید؟
در دوران کودکی وقتی که برای ما قصه میگفتند و دربارهی ظهور مهدی موعود توضیح میدادند، میگفتند در حکومت مهدی موعود هر چیزی در جای خودش است. جلوی سگ استخوان و جلوی چهارپا کاه میریزد. خب آن زمان ما کودک بودیم و خوب متوجه نمیشدیم و بزرگترها هم روایاتی که سینه به سینه به آنان رسیده بود نقل میکردند و این رؤیایی بود که آنان مطابق درک و فهمشان بیان میکردند. اما منظور حکمت و عدالت بود که باید هر چیزی را در جای خود قرار داد و کار را به کاردان سپرد و در غیر این صورت دچار ظلم و ستم شدهایم. امروز با وجود کشوری غنی و منابع و معادن و بنادر فراوان خود را با افغانستان مقایسه مینمائیم.
امید است نظر به بحرانهایی که در ابعاد مختلف کشور را فرا گرفته و بر ناتوانی و بیلیاقتی مسؤولان دلالت دارد، کسانی که ناتوانند و موجبات نارضایتی مردم را فراهم کردهاند، همت کنند با استعفا و کنارهگیری راه را برای متفکران و افراد کارآمد و شایسته باز نمایند و نام نیکی برای خود برجای گذارند تا از این زمستان سرد نجات یابیم و شاهد آشفتگی، بحران، فرار مغزها و سرمایهها و افسردگی جوانان و ناهنجاریهای اجتماعی نباشیم.