۱️⃣ ضرورت فعالیت اجتماعی آزادانه
فاضل گرامی جناب آقای دکتر حسن محدثی یادداشتی با عنوان «اندر ضرورت وحدت ایجابی» مرقوم داشته است، مبنی بر این که در کنشگری و فعالیت اجتماعی فقط وحدت سلبی کافی نیست؛ بلکه وحدت ایجابی هم لازم است. من به خاطرم آمد که چه خوب است، اشخاص و گروههای مردمی بیرون از گردونه قدرت بتوانند کنشگری و فعالیت داشته باشند و آزادانه بتوانند هم وحدت سلبی و هم وحدت ایجابی را در فعالیتهای خود صورت دهند.
در این تردیدی نمیتوان داشت که هرگز چنین نیست که کسانی که به هر طریق به رأس قدرت بر میکشند، از تمام عقول و علوم و تجارب بشری برخوردارند؛ بلکه ای بسا کسانی که خارج از قدرت حاکمهاند، میزان عقل و علم و تجربهاشان از کسانی که در رأس قدرتاند، افزونتر باشد.
حال چه وجهی دارد که یک جامعه هشتاد میلیونی سرنوشت خود را به یک گروه اقلیتی بسپارد که ای بسا میزان عقل و علم و تجربه کمتری از میانگین جامعه برخوردارند؟
۲️⃣ پیامدهای دیکتاتوری قدرت حاکمه
حال فرض بگیرید، صاحبان قدرت، فعال مایشاء باشند و بتوانند هرگونه تصمیم و اقدامی را معمول سازند و بسا تصمیماتی بگیرند و اقداماتی صورت بدهند که خلاف منافع و مصالح ملی باشد؛ اما هیچ کس یا گروهی حق نقد و اعتراض نسبت به تصمیمات و اقدامات آنان و امکان اصلاح و تعدیل تصمیمات و اقدامات آنان را نداشته باشند و قدرت حاکمه به آنان مجوز اعتراض و تظاهرات ندهد و چنانچه کسی یا گروهی بخواهد اعتراض و تظاهرات کند و در جهت اصلاح و تعدیل تصمیمات و اقدامات قدرت حاکمه فعالیت داشته باشد، به بهانههای مختلف دستگیر و حبس و تار و مار گردد، سرنوشت چنین جامعهای چه خواهد شد؟ آیا سرنوشتی جز نابودی سرمایههای انسانی و مادی آن و یا فرار آنها به خارج از کشور خواهد داشت؟
جامعهای که گروهها و احزاب مستقل و آزادی نداشته باشد که از فعالیت اجتماعی و مدنی مستقل و آزادی برخوردار باشند و به محض این که گروهها و احزابش بخواهند مستقل از حاکمیت و احیاناً در تقابل با حاکمیت شکل بگیرند و فعالیت کنند و از رهگذر آن، به اصلاح تصممیات و اقدامات حاکمیت اهتمام ورزند، به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام یا جاسوسی به نفع بیگانگان و مانند آنها منحل و مضمحل گردند و تنها شخص یا اشخاصی که در رأس قدرتاند، فعال مایشاء باشند، چه امیدی هست که چنین جامعهای رو به صلاح آورد و به توسعۀ همه جانبه دست پیدا بکند؟
بدیهی است که چنین جامعهای نه تنها پویایی نخواهد داشت و به توسعه همهجانبه دست نخواهد یافت؛ بلکه به ایستایی و توقف دچار خواهد شد و حتی به عقب برخواهد گشت؛ چون در چنین جامعهای امکان بالندگی و نشاط و رشد استعدادها و همافزایی علمی و تجربی وجود ندارد و لذا مغزها به خمودی و سرخوردگی و حتی فرار از کشور روی خواهند آورد و به جای آن که نخبگان بر جامعه حکومت کنند، پخمگان حکومت خواهند نمود.
۳️⃣ توسعۀ همهجانبه در گرو پویایی اجتماعی
چنان مینماید که اگر جامعهای خواسته باشد، پویایی داشته باشد و پلکان ترقی را یکی پس از دیگری بپیماید، هرگز موجه نیست که ریش و قیچی را به کسانی بسپارد که در رأس قدرت قرار دارند و از تمام اشخاص و گروههایی که مستقل از حاکمیتاند، سلب اختیار گردد؛ بلکه شایسته است، تمام کسانی که از هر حد از عقل و علم و تجربه برخوردارند، در صحنۀ اجتماع فعالیت و کنشگری داشته باشند و حتی راهکار قانونی و مسالمتآمیزی داشته باشند که بتوانند قدرت حاکمه را بدون درگیری و اتلاف سرمایههای مادی و انسانی به زیر کشند.
لازمۀ این کار این است که انجمنها و مؤسسات و گروههای مختلف امکان آن را داشته باشند که به صورت خودجوش و مستقل از قدرت حاکمه شکل بگیرند و امکان ظهور و شکوفایی استعدادهای خود را داشته باشند و بتوانند خود را سازماندهی و تقویت کنند و به طور آزاد به اظهار نظر و ایفای نقش بپردازند و حتی مسیر مسالمتآمیز قانونی برای به زیر کشیدن قدرت حاکمه و چرخش قدرت به نفع منافع و مصالح ملی برای آنها مهیا باشد و لازم نباشد، مردمی که تفکری مستقل از حاکمیت و در تقابل با حاکمیت دارند، برای اصلاح تصمیمات و اقدامات حاکمیت به ضرب و جرح و دستگیری و حبس و قتل و اعدام مبتلا شوند.