جامعه ایرانی، جامعهای در حال گذار است و در این رهگذار لاجرم نیازمند تجربههایی است که باید از سر بگذراند. تجربه عبور از اقتصاد فرد محور به جامعه محور، تجربه گذار از نظام استبدادی به مردمسالاری، تجربه پذیرش حق شهروندی و حقوق اقلیتهای دینی، فرهنگی، فکری، سیاسی، اجتماعی، قومی و بسیاری دیگر از این دست، ناگزیری است که جامعه ایرانی در بیش از یک قرن گذشته به آن تن داده است.
وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، تجربهای بود که جامعه ایرانی برای نیل به آیندهای روشن آن را از سرگذارند. تجربهای که به ظن بنده، جامعه ایرانی آگاهانه آن را برگزید و نتایج آن نیز در بلندمدت به پایداری نظام اجتماعی و فرهنگی ما کمک بسیاری خواهد کرد.
نقد و واکاوی تجربهای با این ابعاد وسیع بدون شک جامعه ایران را در مواجه با آینده، به جامعهای توانمند و هوشیار تبدیل میکند. خوانش آن چیز که انقلاب بر بستر آن شکل گرفت، در این برهه زمانی بسیار مهم است. همچنان که گذار از تجربه مشروطه در کمتر از ۵۰ سال، ایران عصر مدرن را بسیار پیشروتر از ایران عصر قاجاریه ساخت.
مظالعه مبنایی آن چیز که به انقلاب مشروطه، جنبش ملی شدن نفت و در نهایت انقلاب اسلامی منتهی شد نشان دهنده آن است که جامعه، حتی در پائینترین سطح اجتماعی خود دغدغههایی مترقی داشت و آن را در الویتهای روزمره خود قرار داده بود. در تمام این جنبشهای اجتماعی طبقه متوسط به پایین جامعه بود که میدانداری رویدادها را بر عهده داشت و او بود که به جای نان، به آزادی اندیشه و رای اندیشید. اگر امروز از آن آرمانها و ایدهآلها دور هستیم یا تحقق آن را در زندگی خود درک نکرده و یا آن را دور میپنداریم، دلیل آن نیست که آن آرمانها و ایدهآلها به اشتباه انتخاب شده است، بلکه بایستی برای تحقق حداکثری آن تلاش کنیم تا در سایه آموزههای آن بتوانیم میراث شکوهمند گذشته خود را به آیندهای نو و پرافتخار تبدیل نماییم.
مروری بر مواضع رهبر انقلاب در روزهای منتهی به پیروزی در نوفل لوشاتو، بیانگر سیمای ذهنی مردمی است که به انقلاب جان دادند. مواضعی که رهبر و بنیانگذار انقلاب با بیان آن جامعه ایرانی را همراه و همگام خود ساخت، بهترین ادله برای اثبات هوشمندی ایرانی در آن برهه حساس است. آنچه در ادامه میآید آرمانی است که جامعه ایرانی برای تحقق آن از نان و جان خود گذشت و همچنان به آنها امیدوار است.
• «بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.»
• «اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.»
• «مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند.»
• «در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر میشود.»
• «یکی از بنیانهای اسلام آزادی است… بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.»
• «حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.»
• «اما شکل حکومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینکه متکی به آرای اکثریت است.»
• «ولایت با جمهور مردم است.»
• «عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادامالعمر نیست، طول مسئولیت هر یک از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض میشود. اگر هم هر مقامی یکی از شرایطش را از دست داد، ساقط میشود.»
• «قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.»
• «باید اختیارات دست مردم باشد. این یک مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هرکسی باید دست خودش باشد.»
• «حکومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حکومتی بهاندازه اسلام ملاحظهی حقوق بشر را نکرده است. آزادی و دموکراسی بهتمام معنا در حکومت اسلامی است، شخص اوّل حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.»
• «اسلام، هم حقوق بشر را محترم میشمارد و هم عمل میکند. حقّی را از هیچکس نمیگیرد. حق آزادی را از هیچکس نمیگیرد. اجازه نمیدهد که کسانی بر او سلطه پیدا کنند که حقّ آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند.»
• «تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.»
• «جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.»
• «ما یک حاکمی میخواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.»
جامعه ایرانی و تحقق آرمانهای یک انقلاب بزرگ | محمدجواد حق شناس
- نویسنده : محمدجواد حقشناس
- منبع : مجله نیم روز
- 511 بازدید