• امروز : شنبه, ۱۱ مرداد , ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 2 August - 2025
::: 3454 ::: 0
0

: آخرین مطالب

شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد رضاشاه، مهاجری در زمین خود | ندا مهیار راه‌های جلب اعتماد مردم | محمدجواد حق شناس شکست تکرار ۲۸ مرداد مراقب بلندگوهایی باشیم که اجزای جامعه‌ را رو در روی هم قرار می‌دهند نقد طرح دو فوریتی الزام دولت به شکایت از آمریکا و اسرائیل | دکتر سید محمود کاشانی* درنگی بر موضوع بازگشت اتباع افغان به کشورشان | ندا مهیار جنگ اسرائیل با ایران در کانون بحران | ندا مهیار اقامتگاه های بوم گردی؛ از گذشته تا فردا | پورنگ پورحسینی ظرفیت‌های بوم‌گردی در احیای اکوسیستم‌های آسیب‌دیده طبیعی با مشارکت جامعه محلی | علی قمی اویلی* گردشگری جامعه محور هدیه ایران به گردشگری جهانی | سید مصطفا فاطمی* بوم‌گردی و احیای پیوندهای روایی در ایران | روزبه کردونی روستاگردی، تجربه اصالت در طبیعت | ندا مهیار در باب کورتکس آسیایی و اروپایی | علی مفتح بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) به وقت گره‌گشایی ازمذاکرات شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دلیل در اوج ماندن دلار برغم اقدامات مخرب ترامپ | اسوار پراساد (ترجمه: رضا جلالی) لنج‌های چوبی، نماد هویت فرهنگی | محمدجواد حق‌شناس جهنم در فومن؛ یک پروژه و چند نکته | علی مفتح جزیره آزاد هسته ای | حشمت‌الله جعفری* خردادگان، بیداری طبیعت و انسان | ندا مهیار جنبش بوم گردی | نعمت الله فاضلی تصمیم برای تغییر نام خلیج فارس خود تاییدی بر اصالت نام آن است | علی مفتح ایران را بهتر بشناسیم | محمدجواد حق‌شناس ظهور استعمار «جهش یافته» در هم آغوشی تاج و تاراج | ابوالفضل فاتح سخنان ترامپ‌ در عربستان | سید محمود صدری پکن چگونه تغییر خواهد کرد؟ | رانا میتر (ترجمه: رضا جلالی) گفتگوهای ایران و آمریکا | سید محمود صدری* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد فرزند خلیج فارس | محمدجواد حق‌شناس در باب پاسداشت زبان فارسی در میان سیاست‌مداران | محمدجواد حق‌شناس در فضای منافع ملی پیامی که باید از ایران مخابره شود | محمدجواد حق شناس عواقب اقتصادی تسخیر دولت | الیزابت دیوید بارت (ترجمه: رضا جلالی) جنگ یا گفتگو | باقر شاملو* نوروز و تجلی آن در فرهنگ پاکستان | ندا مهیار جشن آتش‌افروزان | مرتضی رحیم‌نواز دوگانگی در مواجهه با مصاحبه رفیق‌دوست | احسان هوشمند حرف‌های بی‌پایه درباره مسائل حساس قومی ـ زبانی را متوقف کنید شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد تلاش تندروها و بی‌ثباتی بازارها نگاهی دوباره به مشکلات روابط آمریکا با چین | جود بلانشت و ریان هاس (ترجمه: رضا جلالی) اهمیت راهبردی گردشگری دریایی در توسعه پایدار | محمدجواد حق‌شناس ایران در محاصره کوریدورهای ترکیه | علی مفتح* شخصی‌سازی حکمرانی یا ناحکمرانی | محمدحسین زارعی* پوتین و ترجیح اوکراین بر سوریه | الکساندر با نوف (ترجمه: رضا جلالی) شماره ۷۱ و ۷۲ | ۳۰ دی ۱۴۰۳ زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد تصمیمی شجاعانه

10

تبارشناسی ساواک | عبدالمحمّد زاهدی*

  • کد خبر : 16930
  • 12 بهمن 1402 - 8:56
تبارشناسی ساواک | عبدالمحمّد زاهدی*
مصاحبه‌ پرویز ثابتی در مستند یاد شده، محاکمه «آدولف آیشمن» افسر بلندپایه امنیتی آلمان نازی و مسئول اردوگاه‌های اسیران در دوران جنگ دوم جهانی را به خاطر می‌آورد، با این تفاوت که آیشمن هر آنچه را می‌دانست و انجام داده بود، صادقانه پذیرفت

بیرون آمدن پرویز ثابتی از انزوای چهل و چهارساله، همزمان با حوادث ناشی از مرگ مهسا امینی (ژینا) و شکل‌گیری جنبشی با عنوان «زن، زندگی، آزادی» و شرکت در یک میتینگ خیابانی و سپس حضور و مصاحبه در یک مستند اختصاصی و انتشار مستند مذکور در شبکه «من و تو» و اظهارات وی در توجیه عملکرد خود و ساواک در دوران پهلوی دوّم، بازتاب گسترده‌ای در فضای سیاسی و عمومی جامعه داشت و شاهد نظرات و موضع‌گیری‌های متفاوتی را در خصوص این مستند و ادّعاهای پرویز ثابتی، در محافل مختلف، رسانه‌ها و نشست‌ صاحب‌نظران بودیم.

در این زمینه و به منظور واکاوی نقش و عملکرد ساواک در آن دوران، نشستی در «خانه‌ اندیشمندان علوم انسانی» و نشست دیگری به اهتمام آقای دکتر محمدجواد حق‌شناس مدیر مسئول «هفته نامه‌ نیم‌روز»، در محل موزه‌ تصاویر معاصر (کافه‌ تاریخ) برگزار شد که علاوه بر تحلیل‌گران و صاحب نظران، چند تن از زندانیان سیاسی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تحلیل‌ها، دیدگاه‌ها و خاطرات خود را در رابطه با فعالیت و تاثیرگذاری آن سازمان در تحولات سیاسی ایران، به خصوص رویدادهای دهه‌های چهل و پنجاه و رخدادهای منتهی به سقوط رژیم پهلوی، بیان کردند.

اینجانب با بهره گیری از گفته‌های ایشان و تجارب و مشاهدات و ادراکات خود، به دلیل اینکه بخشی از زندگی‌ام را در فضای سیاسی (و امنیتیِ) آن دوران، به‌ویژه در دهه‌های چهل و پنجاه پشت سر گذاشته‌ام. بر آن شدم تا نکاتی را به اختصار تقدیم نمایم و ضمن اینکه از کاستی‌ها و نارسائی‌های بیان و قلم خود عذر‌خواهی می‌کنم، از راهنمائی‌های عزیزان سپاسگزار خواهم بود.

۱ شواهد و مستندات تاریخی نشان می‌دهد که پهلوی دوم به منظور پیشگیری از تحولات و حوادثی مانند وقایع قبل از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، و نیز در راستای اهدافی که غرب برای هم‌پیمان خود (شاه) در چارچوب پیمان سنتو تعریف کرده بود، با پشتوانه‌ سازماندهی و آموزشی سازمان‌های: «سیا»، «موساد» و «اینتلیجنت سرویس»، سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) را در سال ۱۳۳۵ تاسیس نمود.

شرایط زمانی و چگونگی تاسیس این سازمان و پشتیبانی‌ دولت‌های غربی، به خوبی نشان می‌دهد که وجود و فعالیت این سازمان ارتباطی به حفظ امنیت عمومی و امنیت ملی کشور ندارد و اگر در اظهارات پرویز ثابتی و امثال او به موضوع امنیت ملی اشاره می‌شود، در واقع منظور حفظ حکومت و جایگاه شخص محمدرضا شاه است و ادّعای وظیفه‌ ساواک مبنی بر حفاظت از امنیت ملی، صرفاً یک ادعای پوششی بوده و هست و این سازمان هرگز بر آن نبود که در جهت حفظ امنیت ملّی که امری چند وجهی است ظاهر شده و اقدام نماید.

در جهان سیاست و حکمرانی، هر رویدادی، ولو کم اهمیت و بدون تاثیر، یا مهم و تأثیرگذار، هر چند در پوشش و اندام و کالبدی دیگر، قابل تکرار است.

۲ مصاحبه‌ پرویز ثابتی در مستند یاد شده، محاکمه «آدولف آیشمن» افسر بلندپایه امنیتی آلمان نازی و مسئول اردوگاه‌های اسیران در دوران جنگ دوم جهانی را به خاطر می‌آورد، با این تفاوت که آیشمن هر آنچه را می‌دانست و انجام داده بود، صادقانه پذیرفته و اعتراف و در توجیه عملکرد خود و سازمان متبوع‌اش: «انجام وظیفه در یک سیستم» را دلیل رفتارهای خود عنوان می‌کرد. در حالیکه پرویز ثابتی هوشمندانه، هدفمند و با برنامه، تلاش می‌کند تا خود و سازمان و رژیم مورد حمایت‌اش و به‌ویژه شخص شاه را از هر گونه خشونت و جنایت تبرئه و تطهیر نماید.

محتوای سخنان ثابتی حاکی از آن بود که وی خود را خدمتگزار و حافظ سلطنت شاه (و نه مردم) می‌دانست و هیچ وظیفه و رسالتی جز این، در حفاظت از امنیت ملی و امنیت مردم، برای خود و ساواک قائل نبود و به زبان نیاورد و نشان داد که ساواک و نامبرده، در تحلیل‌های خود برای مردم به عنوان اصلی‌ترین عامل تحولات سیاسی و وقوع انقلاب، هیچ جایگاه و نقشی قائل نبوده و عمده تحرکات سیاسی و بعضاً امنیتی علیه حاکمیت و شخص شاه را، ناشی از فعالیت گروه‌های چریکی مارکسیستی و التقاطی می‌دانستند. ثابتی سعی در القای این مطلب دارد و تلاش می‌کند که فاصله‌ ایجاد شده بین حاکمیت و مردم را پنهان نموده و نادیده بگیرد.

پرویز ثابتی در این گفتگوی یکطرفه، سال ۱۳۵۵ را امن‌ترین سال برای حاکمیت وقت می‌دانست (زیرا نیمه اول دهه پنجاه، دوران خشن‌ترین برخوردهای حکومت و به تبع آن ساواک با اعتراضات دانشگاهی، حوزوی، بازار و اصناف و سرکوب تحرکات گروه‌های مسلح مارکسیستی، التقاطی و بعضاً اسلامی بود) و تصور می‌کرد که منشا نارضایتی‌ها و اعتراضات، وجود و فعالیت گروه‌های به زعم خود تروریستی و چریکی هستند که با سرکوب آن‌ها از طریق حبس و شکنجه و اعدام، امنیت نظامِ مستقر با هیچ گونه خطری مواجه نیست و این تصور و برداشت، ناشی از ضعف تحلیل و اشتباه محاسباتی ساواک در شناخت و تخمین میزان قدرت جامعه، اعم از عامّه‌ مردم و نهادهای اجتماعی همچون: نهاد بازار، دانشگاه، آموزش و پرورش، روحانیت، هنرمندان و… بود. در حالی‌که صدها زندانی از اقشار مختلف مردم و اصناف گوناگون به حبس‌های دراز مدت و اعدام محکوم و تعدادی نیز در زندان‌ها کشته شده بودند. به همین دلیل بود که حکومت در سال ۱۳۵۶ با خیزشی مواجه شد که هرگز تصورش را نمی‌کرد و امکان مقابله‌ با آن را به دلیل شمار جمعیت و گستردگی اعتراضات در سراسرکشور، نداشت.

اتفاقاً حجم دستگیری‌ها و صدور احکام‌حبس برای جوانان و حتی نوجوانان، به اتهام خواندن و همراه داشتن یک یا چند کتاب مانند: «خرمگس»، اثر اتل لیلیان وینیچ و «مادر»، نوشته‌ی ماکسیم گورکی، زمینه‌ جذب و آموزش و کادرسازی را برای گروه‌های سیاسی در داخل زندان‌ها، امن‌تر از محیط بیرون از زندان فراهم کرد و در واقع اقدامات ساواک، منجر به افزایش اعضاء و گسترش فعالیت‌های این گروه‌ها، به خصوص گروه‌هایِ مارکسیستی و مجاهدین خلق شد و با این محاسبه و تحلیل غلط (و شاه‌پسند) و علیرغم دستگیری‌ها، شکنجه‌ها، محاکمات و صدور و اجرای احکام اعدام و حبس‌های طولانی، در برابر اعتراضات گسترده مردمی تاب نیاورده و آن‌ها که زود‌تر به وخامت اوضاع پی بردند و یا در روزهای پایانی عمر حکومت امکانی داشتند، (از جمله پرویز ثابتی) فرار را بر قرار ترجیح دادند.

۳ ناگفته نماند که رفتارها و تصمیمات غیرکارشناسی و مستبدانه‌ شاه، مانند برخورد با کارشناسان و مدیران سازمان برنامه و بودجه (که در خاطرات مسئولان وقت آن سازمان و سایر دستگاه‌ها آمده و از جمله اشاره‌ داریوش عاشوری در خاطرات خود به نظر کارشناسیِ همکار ارمنی‌اش و نیز خاطرات دکتر علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد وقت قابل تامل است) و همچنین انحلال احزاب سیاسی موجود، علیرغم وابستگی و سرسپردگی آن‌ها و تاسیس حزب رستاخیز و ده‌ها و صدها تصمیم و اقدام خودخواهانه دیگر و حتی ایستادگی در برابر گزارش‌های بعضاً واقع بینانه‌ ساواک بود که اوج برملا شدن خوی دیکتاتوری شاه و بی‌توجهی وی را به مردم و باورها و خواسته‌های آنان نشان می‌داد و در سقوط او موثر بودند و قدرت‌های خارجی حامی شاه، یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه و آلمان غربی هم، زمانی دست از حمایت شاه برداشتند که مطمئن شدند نگه داشتن او در برابر سیل جمعیت مردم معترض و متنفر امکان‌پذیر نیست و این تصمیم را زمانی گرفتند که کار از کار گذشته و عمر حکومت آخرین پادشاه و آخرین سلسله پادشاهی در ایران به سر آمده بود. ادعای این که سقوط شاه توطئه و برنامه‌ غربی‌ها بوده صحت ندارد، چرا که بدون تردید شاه و حکومت پهلوی در دوره‌ او، هم پیمان اصلی و پا به کار دولت‌های غربی بوده و بر خلاف برخی ادعاهای ظاهری در مخالفت با رژیم صهیونیستی، در طول سال‌هائی که چهار جنگ بزرگ بین اعراب و اسرائیل درگرفت، روابط خود را با آن رژیم همچنان حفظ نمود و در تحریم نفتی اعمال شده از سوی کشورهای عربی دارای نفت، دخالت نکرد و دولت‌های حاضر نشست گوادالوپ در واقع ناخواسته مجبور به قطع حمایت خود از محمدرضا پهلوی شدند.


* استاندار پیشین استان‌های ایلام، کردستان، مرکزی، قزوین و چهارمحال بختیاری

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=16930
  • 303 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.