نگاهش به آسمان بود و قدمهای سنگین و اما شمرده شمرده خود را از روی پلههای شماره ۱۰ دونینگاستریت به سمت تریبون برمیداشت. خبرنگاران نفسهای خود را در سینهها حبس کرده و منتظر بودند تا بشنوند تصمیم بوریسجانسون در عاقبت چه خواهد بود؟
این سیاستمدار ورزیده، با رای بالا توانست در انتخابات سال ۲۰۱۹ در مقابل رهبر جنجالی حزب کارگر یعنی جرمیکوربین قرار گیرد و با اکثریتی قاطع بیشترین میزان رای از سال ۱۹۷۹ میلادی را به حزب خود اختصاص دهد. این بزرگترین پیروزی حزب محافظ کار از سال ۱۹۸۷ میلادی بود. پیروزی بسیار چشمگیر و قاطع در این انتخابات به دولت مقبولیت مردمی کافی برای جدایی کامل از اتحادیه اروپا را داد.
جانسون در بحران برگزیت، بیماری کورونا و تبعات اقتصادی پس از آن توانست خود را به عنوان یک سیاستمدار عملگرا نشان دهد.
بوریس کارنامه درخشانی در عرصه سیاست از خود بجا گذاشت و زمانی که اعضای حزب و کابینهاش، از جمله چهرههای سرشناسی چون ریشی سونک و ساجد جاوید، او را به کناره گیری هدایت کردند، او هیچ مقاومتی از خود نشان نداد و استعفای خود را اعلام کرد. این بدان معناست که جانسون هم مانند دو نخست وزیر محافظهکار قبل از خود نتوانست تا پایان دوره خود به کارش ادامه دهد.
بدین ترتیب نه رای اکثریت، نه محبوبیت و نه سوابق درخشان قبلی به عنوان نماینده مجلس، شهردار لندن و یا وزیر خارجه، نتوانست وی را از استعفای اجباری حفظ کند. زمانی که بیش از ۶۰ نماینده در یک روز استعفای خود را اعلام داشتند، جانسون نیز مجبور به دنباله روی از آنها شد.
کناره گیری بدون مقاومت جانسون به دنیا نشان داد که در بریتانیا قدرت متعلق به یک شخص نیست. او در برابر چشمان جهانیان به این حقیقت اعتراف کرد که صلاح کشور در آن است که کنارهگیری کند و با این کار نه تنها از خود چهرهای محبوب و به یاد ماندنی در تاریخ سیاسی بریتانیا بجا گذاشت، بلکه به دنیا ثابت کرد که دموکراسی بار دیگر در بریتانیا حرف اول را میزند و حتی وی که چهرهای محبوب و مردمی بود برای حفظ صلاح و منافع ملی کشور حاضر است از قدرت کنارهگیری کند.
بوریس کمابیش به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرد، از جمله بزرگترین وعده او، یعنی خارج شدن بیچون و چرا از اتحادیه اروپا و امضای سند همکاری بعد از خروج.
وی برگزیت را که مانند استخوانی در گلوی کشور گیر کرده بود و راه پس و پیشی در آن دیده نمیشد را عملی کرد. همچنین در زمان بحران پاندمی کورونا، انگلستان اولین کشوری بود که واکسن کووید ۱۹ را در اختیار عموم نهاد و همینطور اولین کشوری بود که از محدودیتهای اجتماعی پساکرونایی خارج شد.
ولی به راستی چه چیزی وی را وادار به استعفا کرد؟ نخست وزیری جانسون جدا از جنجال نبود. برخی از اتهامات بر علیه وی عبارتند از: متهم شدن به انحلال غیرقانونی پارلمان و فریب دادن ملکه، صحبتها و رفتار دور ازشان یک نخست وزیر و جوک گفتن در باب تبعیض نژادی و دینی، محکوم شدن به پرداخت جریمه برای شرکت در مهمانی تولدش در ماه ژوئن سال ۲۰۲۰ و شکستن قوانین قرنطینه عمومی کرونا و یا هزینههای هنگفت بازسازی اقامتگاه وی در دونینگ استریت و غیره.
جانسون در بحران جنگ اوکراین هم بر خلاف وعدههای انتخاباتی خود، مالیات بر درآمد را افزایش داد که باعث خشم عمومی شد. این در حالی بود که نرخ تورم به بالاترین حد خود یعنی ۹.۱٪ رسیده بود و قیمت سوخت و انرژی نیز با صعودی بیسابقه همراه شد.
اما تیر خلاص زمانی به جانسون زده شد، که وی علیرغم شکایات مطرح شده بر علیه کریس پینچر و سوابق او در اقدام به تعرض جنسی، وی را در کابینه خود جا داد و از او برای حفظ سمت حمایت کرد.
جانسون اعلام داشت که از جزئیات اتهامات مطرح شده بر علیه آقای پینچر اطلاع نداشته و عذرخواهی کرد. اما دیری نیانجامید که با سیلی از استعفاهای پی در پی اعضای کابینه خود روبرو شد تا آنجا که سرانجام در ساعت ۱۲:۳۰ بعد از ظهر روز پنجشنبه ۷ ژوئیه ۲۰۲۲ از مقام نخست وزیری به صورت رسمی استعفا داد.
وی تا روز ۵ سپتامبر ۲۰۲۲ (۱۴ شهریور۱۴۰۱) به کار خود ادامه خواهد داد و تا آن زمان حزب محافظه کار باید نخست وزیر بعد را مشخص نماید.
درسی که هر سیاستمداری میتواند از آقای جانسون بیاموزد این است که رای اکثریت برای حفظ قدرت کافی نیست. یک رئیس دولت باید همواره بکوشد که به وعدههای خود عمل کند و بالاتر از آن خود تابع قانون باشد. تاریخ به خود سیاستمداران زیادی را دیده است که با رای مردمی و محبوبیت سر کار میآیند، ولی توانایی حفظ جایگاهشان را از دست میدهند. در همین نقطه است که در انظار عمومی فرق سره از ناسره مشخص میشود.
عموما وقتی که یک سیاستمدار مانند جانسون شکست پس از پیروزی را پذیرفته و با شرافت به افکار عمومی احترام میگذارد از خود نامی نیک در تاریخ باقی خواهد گذاشت. در حالی که زبالهدان تاریخ پر است از اسامی مردان به اصطلاح قدرتمندی که بر اشتباهات خود اصرار ورزیدند و بزرگترین انتقام تاریخ را که همانا فراموشی است به جان خریدند.