محمدجواد حقشناس فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اعتماد ملی میگوید: با توجه به اینکه در آستانه دوسالگی دولت سیزدهم هستیم، باید ببینیم این دولت تا چه اندازه توانسته وعدههایی را که به مردم داده محقق کند و برای کسب رضایت جامعه و امیدواری کسانی که به او رای دادند، چه کرده است.
او میگوید: در مرور و بررسی اجمالی فکر میکنم حداقل در حوزههایی مانند وعدههای روشنی که بیان کرده بود و قابل سنجش است، توفیقات دولت متاسفانه با وعدههایی که داده شده، همسو نیست. شاید معروفترین قولی که داده بود، وعده ساخت سالی ۱ میلیون مسکن بود که اکنون باید ۲ میلیون مسکن ساخته باشد اما فکر میکنم حتی آمارهایی خود مدیران دولت هم بعید است که در این حوزه بتوانند حتی ۱۰ درصد از این وعده به عمل نزدیک شده باشد. در بحث ایجاد اشتغال هم گفته بودند سالی یک میلیون شغل ایجاد میکنند، اما خب همین اتفاق هم طبق آمارهای مرکز آمار، محقق نشده است.
حق شناس میگوید: بحث تورم و حفظ ارزش پول ملی از موضوعاتی است که با سفره مردم ارتباط مستقیم دارد اما دولت متاسفانه براساس یکدستی که در حاکمیت وجود دارد و حمایتهای بیچون و چرایی که همه دستگاهها و نهادها از او دارند و بدون کارشکنی و مشکلاتی که برای دولتهای غیرهسمو پیش میآمده، باز هم میبینیم کمترین توفیقات را به دست آورده است. در پیگیری پروندههای اساسی مانند برجام نیز با توجه به اینکه بخش زیادی از آن در دولت قبل انجام شده بود، با اهمال و ندانمکاری و ناتوانی در تصمیمسازی، متاسفانه نتوانست توفیقی به دست بیاورد.
عضو سابق شورای شهر به دور بودن سخنان دولت از واقعیتهای جامعه اشاره میکند و میگوید: فکر میکنم یکی از مشکلاتی که دولت با آن مواجه است، نداشتن یک افق مناسب برای هدفگذاری و رسیدن به شاخصهای مورد نظر و نداشتن تعریف درست از وظایفی که دولت بر عهده دارد. نداشتن این چشمانداز، شاهد چنین رویکردی هستیم که فضای حاکم بر ذهن دولتمردان، با سطح توقعات و خواسته مردم تفاوت دارد اما شاید رنج بزرگی که امروز مردم دارند، عدم درک درست دولتمردان از مسائل و مشکلات مردم است و از این رو میتوان گفت باید تلاش زیادی کرد تا حداقل بتوان درک درستی را از شرایط جامعه به دولت منتقل کرد. نداشتن درک درست از شرایط جامعه و از سوی دیگر عدم انسجام و کارآمدی دولت و بحث نداشتن مشروعیت، از مهمترین نقاط ضعف دولت است.
حقشناس ادامه میدهد: اگر بخواهیم منصفانه صحبت کنیم، تجدیدنظرهایی را در سیاست خارجی منطقهای دولت شاهد هستیم که شاید برخی آن را ناشی از دخالتها و رویکردهای شرکای شرقی دولت یاد میکنند. موضوع برقرار مجدد رابطه با عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس. گرچه باید تایید کرد و به فال نیک گرفت، اما معتقدم همچنان مشکل اصلی به دلیل این است که هنوز نتوانسته در سیاست خارجی بر اساس منافع ملی خودش حرکت کند و دست از غربستیزی کوری که در تمام ۴ دهه گریبان سیاست خارجی ما را گرفته بردارد و به نگرشی برگردد که سیاست خارجی را نمیتوان جز براساس منافع ملی پیش برد. ایران در شرایط فعلی حتی از ضعیفترین همسایههای خود هم در وضعیت نامناسبتری قرار دارد و موجبات ناراحتی و نارضایتی مردم در حوزههای مختلف شده است.