کسانی که گذشته، حتی گذشته نزدیک را به خاطر ندارند، شاید گمان کنند که همیشه همینگونه بوده است که اکنون هست. جامعه ایران از هر جهت دچار تحول شده است. یکی از بیشترین تغییرات در سده اخیر در نظام رسانهای کشور رخ داده و فراز و فرودهای عجیبی را تجربه کرده است. یکی از بهارهای مطبوعاتی ایران پس از دوم خرداد شکل گرفت، سپس با یک سکته سخت در سال ۱۳۷۹ مواجه شد ولی زنده ماند و همچنان نفس کشید. پس از ۱۳۸۴ تصور میشد که حتی آن فضا را هم باید فراموش کرد اما خوشبختانه برخی از افراد با استفاده از اعتبار سیاسی و اجتماعی خود چراغِ نهاد رسانه یعنی مطبوعات را روشن نگه داشتند. روزنامه اعتمادملی با همت آقای کروبی و مدیریت محمدجوادحقشناس مصداق خوبی از روشنایی رسانه در این دوره است. روزنامهای که تا مدتی پس از خرداد ۱۳۸۸ نیز دوام داشت و حدود هزار شماره اثرگذار را منتشر کرد. اگر امروز هم با وجود فضای مجازی به نسبت آزاد، شمارههایی از آن روزنامه را مرور کنیم، متوجه میشویم که با استانداردهای مناسبی در آن شرایطِ سختِ منتهی به ۱۳۸۸ منتشر میشده است و توانست یک خلاء جدی را در حوزه رسانه پر کند. هر چند اتفاقات سال ۱۳۸۸ مُهر پایانی بود بر این وضعیت و موجب تغییر مسیر فضای رسانهای کشور و انسداد آن شد.
روزنامه اعتماد ملی هم از حیث حرفهای و هم به دلیل رویکردی، اثرگذار بود و در دوره زمانی کوتاه انتشارش خوش درخشید؛ هر چند به دلیل انسداد فضای سیاسی، جوانمرگ شد. با این تفاوت که این بار برخلاف گذشته دیگر امیدی به احیای این نشریات نیست، زیرا مطبوعات و روزنامهنگاری کاغذی به علل فراوان در حال پیوستن به تاریخ هستند و فقط صورتی از آنها باقی مانده است. با این حال اعتمادملی تجربه خوبی بود. به همه دستاندرکارانش باید دست مریزاد گفت و اظهار امیدواری کرد که روح آن تجربه مفید به زودی در کالبد یک رسانه جدید ولی مجازی حلول کند و شاهد تناسخ اعتمادملی باشیم.
امید به تناسخ اعتماد ملی | عباس عبدی
- نویسنده : عباس عبدی
- منبع : مجله نیم روز
- 802 بازدید