از حوادث خونبار تاریخ معاصر، واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ میباشد که طی آن صدها انسان بیگناه به شهادت رسیدند.
۱۷ شهریور که از آن با عناوین «جمعه سیاه» و نیز «کشتار ۱۷ شهریور» یاد میشود، امکان هرگونه مصالحه میان انقلابیون و سلطنت طلبان را از میان برد و حاکمیت پهلوی را در سراشیب فروپاشی و اضمحلال قرار داد که دیگر گریزی از آن نبود.
در این حادثه به روایت فرمانداری نظامی وقت تهران ۸۷ نفر کشته شدند، اما انقلابیون این نظر را دروغی بزرگ میدانستند. آنها تعداد کشته شدگان حادثه ۱۷ شهریور را هزاران نفر تخمین میزدند.
بر اساس همین روایت، در فردای پیروزی انقلاب و به هنگام تدوین کتاب تاریخ معاصر، وقتی ذکر واقعه ۱۷ شهریور و حوادث پیرامون آن به میان آمد، بر هزاران کشته تاکید نمودند، و آن را به مثابه بزرگترین جنایت و کشتار رژیم پس از رویداد ۱۵ خرداد ۴۲ ارزیابی نمودند.
این روایت، تا مدتها و بدون آن که کسی متعرض آن شود در کلاس درس تاریخ معاصر بیان میشد و اگر دانش آموز نکتهسنجی از تعداد دقیق آن پرسش مینمود، دبیر محترم درس بسته به میزان آگاهی و عرق انقلابی که داشت، کشته شدگان را از ۱۰۰۰ تا چند هزار نفر، بیان مینمود.
اما در دهه ۷۰ با فروکش نمودن تب ناشی از انقلاب، و باز بینی واقع گرایانه میدان شهدا (میدان ژاله) و ابعاد کوچک آن، که گنجایش «هزاران شهید» را نداشت، تردیدها نسبت به صحت خبر فزونی گرفت. در نهایت برخی محققین با دسترسی به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر، ضمن رد نظریه «هزاران شهید»، بر نظر فرمانداری نظامی وقت تهران صحه گذاشتند.
انتظار میرفت با روشن شدن تعداد دقیق شهدای حادثه ۱۷ شهریور، بلافاصله کتاب تاریخ معاصر نیز اصلاح و عبارت هزاران شهید به دهها شهید تغییر یابد. اما بیش از یک دهه طول کشید تا این عبارات از کتابهای تاریخ معاصر حذف گردید. اما این حذف به منزله اصلاح نبود؛ بلکه بازی با کلمات بود، گویا نویسندگان کتاب تاریخ معاصر همچنان عبارت پر طمطراق هزاران شهید را خوشتر میداشتند و به همین جهت تلاش نمودند به گونهای دیگر نظریه هزاران شهید در واقعه ۱۷ شهریور را بازتاب دهند.
در پاراگراف پایانی صفحه ۱۷۹ کتاب تاریخ معاصر چاپ ۱۴۰۱ آمده است: … صبح هفده شهریور مردم به خیابان آمدند. در تهران، هزاران نفر در میدان شهدا (ژاله سابق) اجتماع کردند. نظامیان و کماندوها نتوانستند مردم را متفرق کنند و به اعتراف یک خبرنگار خارجی: «با مسلسل تانکها، آنها را به گلوله بستند. چرخ بالها (هلی کوپترها) نیز برای متفرق کردن مردم، از مسلسل و مواد تخریبی استفاده کردند و منظره به میدان « اعدام دسته جمعی» شباهت داشت.»
همان طور که ملاحظه میشود، در ابتدای پاراگرف از واژه «هزاران» نفر برای اجتماع مردم در میدان ژاله (شهدا)، استفاده گردیده و در سطر پایانی نیز به «اعدام دسته جمعی» آن جمعیت اشاره نموده است. علاوه بر این، در تایید این مطلب، در پاراگراف بعدی عبارت «کشتار گسترده» را به کار برده است. اما به کارگیری هدفمند کلیدواژههای فوق، این تداعی را در نزد خواننده این سطور به همراه خواهد داشت که گویا در واقعه ۱۷ شهریور ۵۷، هزاران نفر کشته شدهاند، در حالی که اسناد موجود بر این تعداد گواهی نمیدهد. به نظر میرسد اصرار بیش از حد بر صحت عباراتی که نادرستی آن ثابت گردیده است، موجبات رویگردانی دانش آموزان از دیگر متون درسی تاریخی خواهد شد که تردیدی بر صحت آن نمیباشد.
در این مقال به هیچ وجه قصد نادیده گرفتن یا کوچک شمردن حادثه ۱۷ شهریور ۵۷ را نداشته و ندارم. آن حادثه در جای خود حادثهای بس عظیم بود تا آن جا که اندک مشروعیت رژیم را نیز شست و با خود برد. مطابق آیات قرآن، بزه قتل یک انسان بیگناه، آن قدر بزرگ است که آن را مترادف با قتل همه آدمیان شمرده است، تا چه رسد به قتل دهها و صدها نفر. اما فراموش نکنیم که تاریخ را با ترازوی انصاف میسنجند، و نه با ترازوی باورها و عقاید، که چنین ترازویی ره به ناکجاآباد خواهد برد. به ثبت درست رویدادها اهتمام ورزیم تا ضمن رفع اتهام سانسور، رسمی درست برای آیندگانمان برجای بگذاریم.