پوتین و ترجیح اوکراین بر سوریه | الکساندر با نوف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد تصمیمی شجاعانه ققنوس در آتش | مرتضی رحیمنواز شمایل یک اسطوره | مرتضی رحیمنواز بچه خانی آباد | ندا مهیار کالبد مدنی تهران | بهروز مرباغی* فضاهای عمومی و تعاملات اجتماعی رو بستر تاریخ | اسکندر مختاری طالقانی از تهران چه میخواهیم؟ | ترانه یلدا * داستان تولد یک برنامه | حمید عزیزیان شریف آباد* تاملی بر نقش سترگ سیدجعفر حمیدی در اعتلای فرهنگ ایران شبی برای «شناسنامه استان بوشهر» انجمنهای مردمی خطرناک نیستند به آنها برچسب نزنیم فشار حداکثری فقط موجب تقویت مادورو خواهد شد | فرانسیسکو رودریگرز ناکارآمدترین شورا | فتح الله اُمی نجات ایران | فتح الله امّی چرا یادمان ۱۶ آذر، هویت بخش جنبشِ دانشجویی است؟ در ۱۶ آذر، هدف ضربه به استقلال و کنشگری دانشگاه بود یادی از۱۶ آذر | فتح الله امّی وقایع نگاری یک اعتراض | مرتضی رحیم نواز روز دانشجو فرصتی برای تیمار زخمها | محمدجواد حقشناس سیاستورزی صلحآمیز ایرانی از منظر کنشگری مرزی | مقصود فراستخواه* دهه هشتادیها و صلح با طبیعت | علیاصغر سیدآبادی* دلایل دوری از سیاست دوستی در جریانهای سیاسی امروز با رویکرد شناختی | عباسعلی رهبر* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دیپلماسی، تخصص دیپلماتهاست راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی) «پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیلآبادی* مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی* صلح اجتماعی و سیاست انتظامی | بهرام بیات* عصرانهای با طعم شعر فرزندان پوتین | آندره ئی کولز نی کف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد چرا اسرائیل به ایران حمله نکرد؟! | آیت محمدی (کلهر) احیای داعش و القاعده در منطقه | آیت محمدی (کلهر) نگاهی به جریان پایتختگزینی در تاریخ ایران | غلامحسین تکمیل همایون در پایتخت گزینیِ تهران | مرتضی رحیمنواز* تهران و چالش انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی* آخرالزمان یا جنگی بزرگ در خاورمیانه؟! | هادی طلوعی* اردن و سیستم جدید انتخاباتی | نصرت الله تاجیک* تهران، پایتخت هفت هزار ساله | محمدجواد حق شناس نکاتی درباره دیدگاه رئیس جمهور در ضرورت انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی رونمایی از بزرگترین شهاب سنگ آهنی در مجموعه برج آزادی رهبران پوپولیست چه میراثی برای کشورشان بر جای میگذارند | مانوئل فاتک، کریستوفتری بش و مورتیس شولاریک بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) آسیا بدون هژمون | سوزانا پاتون و هروه لماهیو (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد حرکت به روی یال
جامعه مدرن، اصولا، شادی را جایگزین سوگ میکند. تحرک و شادابی را جایگزین خمودگی و عارفمسلکی میکند. چون میخواهد بسازد و پیش برود. با شتابی بیش از آنچه که پیشبینی میشد. در جهان مدرن، تا حد ممکن، از سوگها کاسته میشود و بر شادیها و جشنوارهها افزوده میشود. جالب است که پیدایش جشنوارهها در شهرها و کشورها، درست مثل تکامل ادبیات به سمت جهان مدرن است.
وارد اتاق که شدم دیدم میزی بزرگ بالای آن است و عدهای پشتش نشسته و یک صندلی در میانه اتاق گذاشتهاند تا فرد دعوتشده روی آن بنشیند و از برنامههایش حرف بزند و به سوالات حضار پاسخ دهد. اولین مواجهه من با مسئولان روزنامه اعتماد ملی این بود که گفتم روی این صندلی نمینشینم. احساس دادگاهی شدن داشتم و این حس خوبی برایم نبود. با خنده و شوخی رفتم کنار تنها فردی که در آن اتاق میشناختم، یعنی کسری نوری نشستم.
روزنامه اعتماد ملی تلاش میکرد تغییرات مفهومی و بنیادی که در عرصههای گوناگون اندیشه و عمل بهویژه در نسل جوان و مولد انسان امروزی، که در چالش مستقیم با رویکردهای سنتی و ناکارآمد قدیمی بود، با حفظ اصول و چارچوبهای معتبر، آنها را دوباره بازنگری و احیا نماید. کاری شدنی اما دشوار بود و در نخستین گام همراهی و همگامی همه اصحاب علم و فرهنگ و روشنفکران و نویسندگان و آیندهپژوهان حوزههای گوناگون را میطلبید…؛ و براستی هم چنین شد و حضور همگانی نخبگان و چهرههای برجسته روزنامهنگاری و دانشگاهی، اعتماد ملی را به تابلوی برخورد اندیشهها مبدل ساخت.
در این گفتوگو به سراغ الیاس حضرتی، دبیرکل فعلی حزب اعتمادملی که خود نیز مدیر مسئولی روزنامههای اعتماد و تعادل را برعهده دارد، رفتیم تا از جایگاه روزنامهای حزبی بگوید که به پرمخاطبترین روزنامه خصوصی کشور نیز بدل شد. حضرتی البته از تلاش برای انتشار دوباره اعتماد ملی هم گفت؛ روزنامهای که اگر منتشر شود، قطعا رقیبی سرسخت برای روزنامه او یعنی اعتماد خواهد شد.
جوانمرگی مطبوعات بخش بزرگی از حافظه تاریخی دور و نزدیک ماست که تنها ذهن روزنامهنگاران و کنش گران سیاسی را نمیآزارد، جامعه مدنی نیز از بخاطر آوردن این همه تجربه تلخ رنج برده است و میبرد.
زیر پل خیابان کریمخان ساختمانی قدیمی و سه طبقه گرفتند و پس از چند ماه روزنامه منتشر شد. انصافا دبیران کاردانی در روزنامه مشغول شدند. نمیشود این را نادیده گرفت که در روزنامه اختلافات زیادی در طول زمان ایجاد شد. فضای کشور اصلاحطلبانه بود. روزنامه باید به بخشی از اصلاحات که شعبه اعتماد ملیاش بود، بپردازد. طبعاً تنش ایجاد میشد.
از اولین روزهای شهریور ۱۳۸۴، به دنبال روزنامهای که به عنوان مؤسس و مدیرمسئول آن معرفی شده بودم، با جمعی محدود تشکیل جلسه داده و به همراه آنها به صورت مستمر درصدد جذب همکاران فنی، روزنامه نگار و تشکیل هیئت تحریریه و یافتن جا و تجهیز مکان بر آمدم. کمتر از دو ماه بعد شورای سردبیری پس از یافتن دفتر و تجهیز آن شکل گرفت.
نوشتن درباره روزنامه وزین اعتماد ملی که با همت چند عضو مؤسس حزب اعتماد ملی پس از انتخابات پرحاشیه دوره نهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ راه اندازی شد و پس از حوادث تلخ انتخابات در دوره دهم ریاست جمهوری در۲۶ مرداد ۱۳۸۸ با بیتدبیری تمام مقام قضایی به محاق توقیف رفت، کاری دشوار است.
روزنامه در طول حیات خود با صاحبامتیازی مهدی کروبی و مدیر مسئولی دکتر محمدجواد حقشناس، سردبیران مختلفی از جمله آقایان کسری نوری، ابوالفضل شکوری، رضا انصاری و محمد قوچانی را به خود دید. روزنامه با انتشار ۵ پیششماره، ۹۹۸ شماره، ۴سالنامه نوروزی، ۵۰ هفتهنامه ضمیمه و صدها هفته نامه ضمیمه استانی منتشر گردید.
اینک که این کلمات را به سفیدی کاغذ مینشانم، گویا شانزدهسال از آن پیمان شیرین گذشته است. وقتی به دوردستها مینگریم، این سالها چون خاطرهای نونوار خود را به ما نشان میدهد. به خاطر دارم روزبه میرابراهیمی واسطه ملاقات من و برادر عزیزم دکتر محمدجواد حقشناس شد. به دفتر روزنامه آمدم و متوجه شدم در کنار یار سفرکرده وحیدپوراستاد و کسری نوری قرار است شورای سردبیری روزنامه اعتماد ملی را شکل دهیم.
روزنامه اعتماد ملی هم از حیث حرفهای و هم به دلیل رویکردی، اثرگذار بود و در دوره زمانی کوتاه انتشارش خوش درخشید؛ هر چند به دلیل انسداد فضای سیاسی، جوانمرگ شد.
سعید لیلاز، روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصادی است که سردبیری روزنامههاى «سازندگى» و «سرمایه» را نیز در سوابقش دارد. او گرچه در چند سال اخیر در حوزه خودروسازی مشغول به کار بود و قائممقامی مدیرعامل ایرانخودرو دیزل را بر عهده داشت اما هیچگاه از فضای خبر و روزنامهنگاری نیز دور نشد. هنوز حواشی مربوط به گفتگوی محرمانه او با محمدجوادظریف ادامه دارد. سعید لیلاز در گفتوگو با نیم روز از روزنامه اعتماد ملی گفته است.
در حوزه عکاسی خبری نیز مدیریتی باز وجود داشت. در آن دوران سرویس عکس، همه بخشهای مغفولمانده عکاسی خبری را پوشش اختصاصی میداد. گفتوگو با بهترین عکاسان خبری ایران و جهان و پوشش تصویری از رویدادهای مهم کشور از سیل تا زلزله و حوادث دیگر. نگاهی جدی به رویدادهای خبری جهان که بسیاری از عکسهای این رویدادها در صفحه یک روزنامه بازتاب فراوانی داشت.
پایتخت، چندسالی است که روحِ غمگین بیرنگش با خاکستریهای آلودگی دست در دست هم، فرزندانش را بیرمقتر از گذشته کرده است. جای خالی رنگ و نور درجایجای شهر در کنار آلودگی هوا و وضعیت معیشتی، اجتماعی غمگینِخسته بوجود آورده است، فرقی نمیکند ساکنِ کدام منطقه یا محله باشی، کافیست به صورت همشهریان نگریست تا به عمق فاجعهِ دردناکِ موضوع پیبرد.
بارها شنیدهایم که لالهزار شناسنامه تهران است. همه تجربهای در لالهزار و حوالی آن داشته اند. از گردش و تفریح تا خرید و گشت و گذار… همیشه پدری یا پدربزرگی بوده که در لالهزار کت و شلوار سفارشی میدوخته. مادری یا مادربزرگی که در کوچه برلن یا کوچه مهران و رفاهی دنبال خرید پارچه لباس عروسی، ملافه و دکمه بوده. عموهائی که تا همین بیست ـ سی سال پیش در لالهزار به سینما میرفته اند و در همان لالهزار باقالی پلو با ماهیچه میخوردهاند.
در پاسخ به این پرسش که چرا لالهزار اهمیت دارد، میتوان گفت اهمیتاش به آن است که در تاریخ صدساله اخیر توسعه شهری تهران ارزشی بهاندازه خیابان لالهزار تولید نکردهایم.
مهیاری از برگزاری نمایشگاه کتاب و اسناد تهران در «هفته تهران» توسط انجمن تهران شناسی خبر داد.